شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

دخترک فریفته غرب لیلا حاتمی

آنها که به حق، ورود نا بازیگران و بی هنران، به ساحت هنر را کوک ناسور و وصله ی ناجور می دانند، بدانند که ورود به عرصه ی سیاست، بی هیچ قوه ی تمیز و دانش کثیر و تجربه ی بسیار، خبطی است وافر که دخترک خام پدر بنام سینمای ایران دچارش شد. شوربختانه اینکه گویا در دیار ما رابطه ای بین آقازادگی و زرنگی - بخوانید فرهیختگی- نیست. دریغ از اقل اش. آدم صد جای بدنش درد می گیرد وقتی می فهمد که این جماعت قرار است درباره جهان داری هم دهن باز کنند.

دخترک فریفته غرب لیلا حاتمی
القصه... اگر اشتباه نکنم حدود دو سال قبل بود که از کوچه سعیدی، واقع در خیابان فرشته عبور می کردم که بانوی گران سر و گردن فراز و متفرعن، سرکار خانم علیه، لیلا حاتمی با وقاحت تمام، کوچه ی یکطرفه را خلاف جهت طی می کردند و تازه انتظار داشتند که بنده و دیگران خودروان مان را به کناری بکشیم تا خانم، به راه خویش ادامه دهند. چون واقف بودیم که این دخترک به حد جزیل شیفته فرنگ است و هرچه از آن دیار پدید آید را خوش دارد، به رسم و رسوم همان افرنگی ها، با مساعدت انگشتان دست، علامتی ارسال کردیم که بچه جان اینهمه سفر به فرنگ را هیچ فایده، حتی به قاعده فهم تابلوی عبور ممنوع حاصل نبود؟ به تحسر، سری تکان دادم و برای همه ی آنها که چون تویی قرار است الگوی شان باشی تاسف خوردم.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد