حال پرنده دلم اینروزها خیلی بد شده است.
انروزترها گاهی احساس می کردم پرنده ای
را می ماند که آماده پرواز است ولی
چه بگویم که دیگر هوس پریدن را از
سر بدر کرده است وزمین گیر شده است هوس پرواز ،برای مرغی که آماده پریدن است
شوقی دارد به پهنه آسمان لایتناهی
نمی دانم حتی نوشتن هم برایم سخت شده است
که من فاصله گرفته ام از ان روزهایی که
شهداراهش را برایم ترسیم کرده بودند.
شهدا رو خودت باید ترسیم کنی سینا ن کسی برات
این کارو یادبگیر
شهدا ترسیم کردنی نیستندوباید وباید به این قافله ای که نور می اشامن ونور میخورند پیوندی قلبی برقرار کنی تا بتوانی با شهدا باشی ومگرغیرازاین است که شهدارا باید در مسر عشق شناخ وعشق ان چیزی ست که فرازمینی اس ومن زمینی...ومیخواهم از زبان اویی بشنسم که گفت در پیشگاهم روزی میخورند...
شهدا رو خودت باید ترسیم کنی سینا ن کسی برات
این کارو یادبگیر
شهدا ترسیم کردنی نیستندوباید وباید به این قافله ای که نور می اشامن ونور میخورند پیوندی قلبی برقرار کنی تا بتوانی با شهدا باشی ومگرغیرازاین است که شهدارا باید در مسر عشق شناخ وعشق ان چیزی ست که فرازمینی اس ومن زمینی...ومیخواهم از زبان اویی بشنسم که گفت در پیشگاهم روزی میخورند...
نمیدونم
ی سوال چند سالته
فکر بدی از این سوالم نکن من وب هر کس میرم اینو ازش میپرسم
اینجوری میتونم بیشتر باهاش ارتباط برقرار کنم و دوست بشم
هی اگر 900سال میتونستم عمر کنم چه کارایی میکردم