موضوع انشاء:تلگرام

به نام خدا

انشای خود را با یاد خداشروع میکنم

این موضوع انشاء موضوعی است دهان پر کن

چرا که وقتی میگویی تلگرام

حس میکنی اگر این شبکه اجتماعی را بروی

گوشی خود نداشته باشی

مثل این است که گوشیی که خریده ای به

هیچ دردی نمیخورد

تازه وقتی که بغیرازتلگرام بروی گوشی خود

واتساپ واینستاگرام و

تانگو را نصب کرده باشی فکر میکنی از خانم همسایه که

همه اش جلوی در منزلش

پلاس است هزارن سال نوری جلوتری.وقتی به خانه می ایی

همه سرشان پایین است

چقدر خوب شده اند این اهالی خانه مودب وساکت شده اند.

راستی مگرنگفته اند

 

وقتی عقل کامل میشود حرف هم کم می شود.معلوم است اینهایی

که در تلگرام هستند

عقل هایشان خیلی کامل شده است.انروزترها وب لاگی بود

ونویسنده هاییکه نوشته هایشان

همه ازابتدا نشان میداد چه هستند وکه هستند.اگر دوست داشتی

به سویشان پر میکشیدی واگرنه که ازهمان ابتدا ضربدران گوشه

انتهایی موزیلا یا اکسپلورر را می زدی وانراخانه خودت نمیکردی

ولی حالا وقتی در ان چیزی که پی وی میگویند میروی ابتدایش

نمیدانی چه هستند وکه هستند ولی انتهایش همه چیز مشخص میشود.

ودیگر گیر افتاده ای .مثل دام عنکبوتی می مانند که تو را

چسبیده اند تا بزرگ عنکبوت تو را نوش کند.

نه نه بگذار جور دیگری بگویم.مثل ماده مخدراست

ابتدایش تورا لذتی دارد بس عجیب ولی وقتی معتادش شدی

دیگر برای ماندن تلاش میکنی واگر نتوانی یک روز

انرا  داشته باشی خودت را به دیواره های سنگی تلگرام میزنی

تا خماری هایت از سرت بپرد ودوباره به نعشگی برسی.

تازه این اول کار است واین تل گرام ازشیشه واعتیادش بیشتراست.

راستی انشای من تمام شد.میخواهم حسنش را

بگویم ولی برای روزهای بعد.