شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

شهید محمد ابراهیم همت


به زحمت جارو را از دستش گرفتم. داشت محوطه

را آب و جارو می‌کرد. کار هر روز صبحش بود.

ناراحت شد و گفت «بذار خودم جارو کنم،

این جوری بدی‌های درونم هم جارو می‌شن.» 

شهید ابراهیم همت

منبع : برگرفته از مجموعه کتب یادگاران

انتشارات روایت فتح | مریم برادران

نظرات 2 + ارسال نظر
گیتی رسائی سه‌شنبه 15 دی 1394 ساعت 07:05 ب.ظ http://gitoly.blogfa.com

چه حاجت است به این شیوه دلبری از من؟
تو را که از همه ی جنبه ها سری از من

درخت خشکم و هم صحبت کبوترها
تو هم که خستگی ات رفت، می پری از من

اجاق سردم و بهتر همان که مثل همه
مرا به خود بگذاری و بگذری از من

من و تو زخمی یک اتفاق مشترکیم
که برده دل پسری از تو، دختری از من

گذشت فرصت دیدار و فصل کوچ رسید
دم غروب، جدا شد کبوتری از من

نساخت با دل آیینه ام دل سنگت
تویی که ساختی انسان دیگری از من

چه مانده از تو و من؟ هیزم تری از تو
اجاق سوخته ی خاک بر سری از من

چه مانده باقی از آن روز؟ دختری از تو
چه مانده باقی از آن عشق؟ دفتری از من

سلام خانم رسائی بسیار عالی بود راستش من انقدرها بلد نیستم شعر بگویم که هر انچه بگویم به معر میاید وبس ولی شما انقدر زیبا سروده اید که کبوتر وحشی دل بر بام شعرتان به استراحت می نشیند متشکرم از حضورتون

واحه ای در لحظه پنج‌شنبه 17 دی 1394 ساعت 08:19 ب.ظ

راستی ببخشید مبارکه کجاس؟؟؟

مبارکه رو شاید نشناسید ولی تیم سپاهان میارکه رو می شناسید که تو لیک چند سالی هست اول میشه....از شهرستانهای اصفهان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد