شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

عملیات بیت المقدس

عراق در عملیات «بیت المقدس» به پاتک سنگینی دست زد.
 بسیاری ازنیروهای تیپ«محمدرسول الله ‏صلی الله علیه وآله»
 و تیپ «نجف اشرف» زخمی و شهید شدند. فشار دشمن لحظه
 به لحظه افزوده می‌شد. از احمد کاظمی خواستم برای حفظ
 نفر بری ـ که در آن بود ـاز لودر بخواهد اطراف خودرو،
 خاکریز بزند. در این بین که اوضاع خیلی بحرانی شده بود،
نفر بر دیگری به حاج احمد نزدیک شد، به او گفت:
من از نیروهای ارتش هستم. با موشک «تاد»
به کمک شما آمده‌ام! با شنیدن این پیام، گویی
از جانب خدای رحمان به من هدیه بزرگی رسید. احمد
از آن ارتشی خواست جلوی نفربر فرماندهی رفته، به
 سمت تانکهای دشمن شلیک کند. موشکهای تاد یکی پس
از دیگری به تانکهای دشمن اصابت کرد و از
هفت گلوله آن، شش تانک به آتش کشیده شد.
بی‌درنگ مسیر حرکت تانکهای دیگر تغییر پیدا کرد.
با این هدیه بزرگ الهی، خطِ در حال سقوط حفظ شد.
  شهید احمد کاظمی
منبع : راوی: سردار اسدی، ر.ک: فاتحان خرمشهر (8)، ص 64 و 65

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد