شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

شهید ذبیح الله عالی کردکربلایی

 آنچه می خوانید روایتی است از سلوک عاشقانه سردار بی سر،

فرمانده گردان مسلم بن عقیل، لشکرخط شکن و خط نگهدار 25 کربلا،

شهید ذبیح الله عالی کردکلایی

(از روستای کردکلا بخش جویبار استان مازندران)

راوی: محمد علی بیاتی از همرزمان شهید


شهید توسط بی سیم در حال صحبت کردن با فرماندهی قرارگاه عقبه بود و انگار به او سفارش می کردند که مواظب خودت باش و ایشان می گفت من و شهادت!

  برگرفته از وب لاگ مهربانیها

 
جالب اینجاست که به زبان مادری خود صحبت می کرد و جالبتر اینکه آخرین کلمه شهید که پشت بی سیم می گفت این بود: حسین حسین شعار ماست...هیچگاه یادم نمی رود همین که گفت:

حسین حسین شعار ماست، شهادت افتخار...ناگهان ترکش خمپاره، حنجره ی مبارکش را پاره کرد و سرش را از بدن جدا نمود و شهید این زمان بر روی بال های فرشتگان سوار شد و به آسمان ها پر کشید.

چند دقیقه ای از شهادت ایشان نگذشته و ما همه اندوهگین و ناراحت که یکباره صدای شهید بزرگوار حاج حسین بصیر را شنیدم که می گفت گوشی را بدهید به عالی . بی سیم چی گفت ذبیح الله به نزد پیامبر (ص)‌ سفر کرد.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد