شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

عباس باید می رفت

جنازه ی حسین را آوردند !

پدرش در تشییع جنازه ی او دائم فریاد می زد: اشتباه کردم حسین را فرستادم جبهه!!

اهالی روستا سرزنشش می کردند که "محمد آقا !ضدانقلابی ها دور و برمان هستند این حرفها را نزن و اجر شهید را پایمال نکن !" و دوباره پدر شهید فریاد می زد:" اشتباه کردم ،گناه کردم!"

مراسم بزرگداشت شهید مملو از جمعیت بود ؛با حضور همرزمان و بچه های سپاه و مهمانانی که برای تسلیت آمده بودند!

پدر شهید می خواست صحبت کند ؛همه نگران بودند حرفهایی بزند ! و موجب شادی دشمن و ناراحتی دوستان شود!

پدرشروع کرد به فریاد زدن : "مردم بدانید من اشتباه کردم حسین را به جبهه فرستادم ... ! "



...خانواده ودوستان شهید ناراحت شدندو سرها را پایین انداختند و این را به حساب داغی که بر دل پدر نشسته بود گذاشتند که محمد آقا ادامه داد:" تا وقتی عباس هست، حسین نباید شهید شود!! من باید اول عباسم را به جبهه می فرستادم ! "

عملیات بدر نوبت عباس شد . و پدر شهید هیچگاه تا پایان عمر خودش را نبخشید که :عباس بعد از حسین شهید شد!!!!



به تاسی از عاشورا اول عباس باید می رفت بعد حسین

http://www.ghannaseh.blogfa.com/

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد