شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

خاطرات اسرا

مصباح الهدی , noor_hedayatمصباح الهدی , noor_hedayatمصباح الهدی , noor_hedayatمصباح الهدی , noor_hedayatمصباح الهدی , noor_hedayat

عراقی ها ، گشته و پیدایش کرده بودند .

آورده بودنش جلوی دوربین برای مصاحبه .

قد و قواره اش ، صورت بدون مویش ،

صدای بچه گانه اش ، همه چیز جور بود؛

همانطور که عراقی ها می خواستند .

ازش پرسیدند : قبل از اینکه بیایی جنگ ،

چه کار می کردی ؟ گفت:درس میخواندم گفتند

کی تو را به زور فرستاد جبهه ؟ گفت

« چی دارید میگید؟ قبول نمی کردند بیام جبهه

خودم به زور اومدم ، با گریه و التماس» گفتند

اگر صدام آزادت کنه چی کار میکنی ؟ گفت

ما رهبر داریم ؛ هر چی رهبرمون بگه

فقط همین دو تا سوال رو پرسیده

بودند که یک نفر گفت : کات !

با جواب هایش نقشه عراقی ها رو به آب داد. 

منبع : کتاب دانش آموز ،

مجموعه آسمان مال آن هاست ، ص49