شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

بغض نوشته

سلام اینبار میخواهم از بغضهای فرو خورده ام

بگویم از انچه این روزها گاهی میشنوم

وجواب دادنش هم برایم سخت است

انروزترهای جنگ واتش وگلوله وخمپاره وترکش

بچه هایمان را در جنگی نابرابر بر سر تمام ارمانهایمان

بر سر ناموسمان وسرزمینمان دادیم که باعث افتخارمان است

واینروزها دیگراتش جنگ سرد شده است دیگر خمپاره ای نیست

دیگر سر قطع شده یا یادگاری میدان مین بر بدنهای عزیزانمان

خبری نیست.اینروزهاگاهی در همین فضای مجازی

داغهایی از جنس حرفهای بی انصافی از جنس حرفهای

نادانسته به من میزنندومیدانم که انهایی که میزنندیانمیدانند

یاخودشان را زیادبالا دستی میدانند.عده ای که به قول خودشان

خدا را هم قبول ندارند وبه قول من خدا هم انها را.

همین هایی که گاهی تز روشنفکری خفه شان کرده است

همین هایی که هنوز غوره نشده دنبال مویز شدن بودند

همین هایی که انروزترها پدرانشان، پدرانمان را مسخره میکردند

وجبهه رفتنشان را به تمسخر میگرفتند وحال فرزندانشان

ماها را....وبدانند که ماتااخرین قطره خونمان ازولایت فقیه

دست بر نمیداریم.انهایی که ازادی رادرفراسوی این

مرزها میدانند بدانند که ما را باانها کاری نیست

وبهترکه بدانند این سرزمین که با خون هزاران هزار شهید

پا بر جا مانده است

هیچگاه به چنین ادمهایی احتیاج نداشته وندارد

که تاریخ از اینگونه افراد که سرزمینشان را به

کم ترین بها فروخته اند زیاد دارد.

گلویمان از نبودن عزیزانمان بغضی دارد

به پهنای تاریخ بودنمان در دنیا

وبغض حرفهای این افراد نیز انقدر سنگین هست

که انها را ارام کند وبا فشردن گلوی ماها ارام میگیرند

بدانیدماباتمام وجودازامدن انهایی که شمادنبالشان هستید

با فشار دستهای شما بر گلویمان وبغضهای فروخورده

مان می ا یستیم ولحظه ای نمیگذاریم سودای شما به

حقیقت مبدل شود واجنبی را به این کشور راه نمیدهیم

ای مرگ بر این دنیایی که برای خودتان ساختید

وهمیشه طلبکار بوده ایدازاول تاریخ تااخر نفسهایتان

وحتی در کربلا نیز به جیفه ای حسین راتنها گذاشتید

.....

دایی  های عزیزم خوب شد که رفتید وندیدید

انهایی که مسخرتان میکرده اندرا که به مِلکی رسیدند

حال فرزندانشان به مصاف ما امدند.تزویر این روزها

چهره ای دیگر نشان داده است

انها از خدا هم مذهبی تر شده اند وبچه های زمینی

وعاشق را دیگر قبول ندارند

انها خودشان را از خدا هم بالاتر میدانند وتز

روشنفکریشان از انسوی ازل می دانند

نمیدانم درد از ناله فزونتر است