لباس خاکی بر تن کرده و مهیای اعزام است،
اما تنها اشکهایش را هدیه قدمهای مسافرش که قرار بود همسفرش باشد، میکند ...
و چه شرافت دارد اشکهای پر از بغض جا مانده از سفرت به همه شرافتهای دنیای رنگارنگ من!