آن مرد رفت و گفت: " این راه رفتنی است" حتی بدون پا... حتی بدون دست آن مرد رفت و گفت: در امتداد ان پیمان در الست باید ز جان رهید باید ز دل گسست ان مرد رفت و گفت: مولایمان حسین... چشم انتظار ماست برخیز همسفر فردا از آن ماست
آن مرد رفت و گفت:
" این راه رفتنی است"
حتی بدون پا...
حتی بدون دست
آن مرد رفت و گفت:
در امتداد ان
پیمان در الست
باید ز جان رهید
باید ز دل گسست
ان مرد رفت و گفت:
مولایمان حسین...
چشم انتظار ماست
برخیز همسفر
فردا از آن ماست