شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

بگو به حرف



سلام! وارث تنهای بی نشانی ها خدای

بیت غزل های آسمانی ها نیامدی و

کهن سال هایمان مردند شکسته ،

پیر و مریضند نوجوانی ها چقدر تهمت ناجور

بارمان کردند چقدر طعنه که : « دیوانه ها ، روانی ها!»

کسی برای نجات شما نمی آید کسی نمی رسد از پشت

ندبه خوانی ها مسیح آمدنی ! سوشیانت! ای موعود! تو هر

که هستی از آن سوی مهربانی ها بگو به حرف بیایند

مردگان سکوت زبان شوند و بگویند بی زبانی ها

هنوز پنجره ها باز می شوند و هنوز تهی ست کوچه

از‌ آواز شادمانی ها و زرد می شود و دانه و

دانه می افتد کنار پنجره ها برگ شمعدانی ها...



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد