جبهه که بودیم دلهایمان خیلى به هم نزدیک بود و از فاصله ها،
فاصله مى گرفتیم. هیچ نگاهى بوى ریا نمى داد و پاکى و مهربانى
بر همه چیز ارجحیت داشت. هیچ گامى بى وضو نبود و اگریک
لحظه غفلت مى کردى صد صلوات جریمه مى شدى. باید به دنبال
شهادت شب و روز مى دویدى، شاید به گرد آن مى رسیدى و اگر
هم خیلى همت به خرج مى دادى دست یا پایى از تو مورد قبول واقع مى شد.
بهترین سرگرمى یا زیارت عاشورا بود یا خواندن نماز......