شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

بابا رفت...

گفتی : بنویسید بابا آمد ...
همه .... همه نوشتند به جز من !
همه نوشتند بابا آمد اما من نوشتم بابا رفت ...
همیشه از همان اول که اسم بابا می آمد
 بغضم می ترکید و گریه می کردم .
یادت می آید گفتی : نباید گریه کنی
 چون بابا ناراحت می شود ؟!
بین خودمان باشد اما من دلم بابا می خواهد
. بزرگ شده ام قبول اما
بدون بابا بزرگ شدنسخت است
درست مثل درس غذای لذیذ آخر کتاب
که هیچ وقت یاد نگرفتمش ...
 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد