سلام بر دوستا عزیزی که به وبم اومدن ومن نبودم عذر خواهی میکنم ..انشالله که بتونم این وب رو همیشه بروز کنم منتظرتون هستم تا دوباره بیان ونظراتت خوبتون رو بگذارین
اگر بپرسند : تو برای آمدن مولایت چه کردی؟
چه شرمسار خواهم شد! آه!
می ترسم دیگران بخشوده شوند و مرا با این ادعای دوستی نبخشایند!
آه!
باز هم آه!
فدایت شوم! بی تو لحظه هایم همه آه می کشند!
بی تو دوباره هایم همه در حسرت می سوزند!
بی تو واژه هایم وجدان آتش گرفته را می مانند!
اما حتی کو آن لیاقت که دار بر دوش کشم!
چرا هیچ کس به من تاوان دوستی تو را نمی چشاند؟ چرا در راه تو بین هیچ در و دیواری نمی آزرندم؟
چرا سیلی ام نمی زند کسی ؟
آه که هیچ کس در چهره ام لیاقت عشق نمی بیند!
آه!
باز هم آه!
بازهم آه!
باز هم تا همیشه بی لیاقتیهایم آه !
تا همیشه فراقت آه! آه! آه!
الهم عجل لولیک الفرج.
قلم دانش آموز
این همه روز در سال برای اعلام تجمع...
اصلا چرا ۲۲ بهمن شیخ و میر تصمیم به تجمع نگرفتند؟ سئوال سختی نیست. برای شیخ و میر مگر چند نفر مانده است که به خیابان ها بیاورند؟ مگر کسانی که تا دیروز شعار می دادند نه غزه نه لبنان چه تحولی برایشان پیش آمده که یکباره یاد ملت مصر افتادند؟
از آنجایی که سبزها بیشمارند و جمعیت میلیونی بهایی ها و سلطنت طلبها و منافقین در صف این بیشمارها هستند و نمی شود به بهانه ی ملت مصر و تونس آنها را به خیابان ها آورد پس باید چه روزی را برای آورردن آنها انتخاب کرد؟
باید به این حسن انتخاب شیخ و میر تبریک گفت!!! روز ولنتاین! روز اعتراض به نظام!شما رسانه اید با دستبند سبز و عروسک قرمز در کافی شاپ ها به نظام اعتراض کنید.
اما این نیز افاقه نکرد. شیخ و میر اسرائیلی که می دانستند یار و طرفداری ندارند، تصمیم داشتند از روز ولنتاین و روابط جنسی و شهوانی یه عده لاابالی استفاده کنند و راه را برای منافقین به داخل کشور باز کنند که این نیز افاده نکرد.
بابا آب داد
بابا نون داد
بابا رفت میون آتیش هاو
جون داد
یه بابا تو خاک و سنگر
میون صد تا برادر
رفت و این مردونه خوندش
تو کتاب، این بیت آخر
یه بابا تو سجده ی عشق
میون اون حمد و سوره
یه سفیر گوله اومد
بردش اونجایی که دوره
یه بابا اما نداره
هیچ پلاکی
ذره خاکی
تا برم اون سرقبرش
بزنم به سینه چاکی
بابا خون داد
بابا جون داد
یه بابا اما نتونست
بره توی خون و قایق
میون صد تا شقایق
به جاش اینجا صد تا لاله
صد جوون داد
بابا رفت تا من بدونم
آه یاران ! اگر در این دنیای وارونه ، رسم مردانگی این است که سر بریده مردان را در تشت طلا نهند و ... بگذار اینچنین باشد .این دنیا و این سر ما ...شهید آوینی
الماس اگر چه از همه جوهرها شفاف تر است ،سخت تر نیز هست. ماندن در صف اصحاب عاشورایی امام عشق تنها با یقین مطلق ممکن است.... و ای دل! تو را نیز از این سنت لا یتغیر خلقت گریزی نیست .نپندار که تنها عاشوراییان را بدان بلا آزموده اند و لاغیر... صحرای بلا به وسعت همه تاریخ است. شهید آوینی
نو مید مشو که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی که تشنه خون توست . تا تو زنجیر خاک از پای اراده ات بگشایی و از خود و دلبستگیهایت هجرت کنی , و به کهف حصین لا زمان و لا مکان ملحق شوی و فراتر از زمان و مکان, خود را به قافله سال شصت و یک هجری برسانی ودر رکاب امام عشق به شهادت رسی.» " شهید آوینی
* چارْلز دیکنْز (نویسنده معروف انگلیسی): اگر منظور امام حسین(ع) جنگ در راه خواسته های دنیایی بود، من نمی فهمیدم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم می نماید که او فقط به خاطر اسلام، فداکاری خویش را انجام داد.
* توماس کارْلایْل (فیلسوف و مورخ انگلیسی) : بهترین درسی که از تراژدی کربلا می گیریم، این است که حسین(ع) و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند. آنها با عمل خود روشن کردند که تفوّق عددی در جایی که حق با باطل روبرو می شود و پیروزی حسین(ع) با وجود اقلّیتی که داشت، باعث شگفتی من است.
* ادوارد براوْن (مستشرق معروف انگلیسی) : آیا قلبی پیدا می شود که وقتی دربارهء کربلا سخن می شنود، آغشته با حزن و الم نگردد؟ حتّی غیر مسلمانان نیز نمی توانند پاکی روحی را که در این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت انکار کنند.
* فِرْدریک جمس : درس امام حسین(ع) و هر قهرمان شهید دیگری این است که در دنیا اصول ابدی و ترحّم و محبّت وجود دارد که تغییر ناپذیرند و همچنین می رساند که هر گاه کسی برای این صفات مقاومت کند و بشر در راه آن پافشاری نماید، آن اصول همیشه در دنیا باقی و پایدار خواهد ماند.
* ل. م.بوید : در طیّ قرون، افراد بشر همیشه جرأت و پردلی و عظمت روح، بزرگی قلب و شهامت روانی را دوست داشته اند و در همین هاست که آزادی و عدالت هرگز به نیروی ظلم و فساد تسلیم نمی شود. این بود شهامت و این بود عظمت امام حسین(ع). و من مسرورم که با کسانی که این فداکاری عظیم را از جان و دل ثنا می گویند شرکت کرده ام، هرچند که 1300 سال از تاریخ آن گذشته است.
* واشنگتن ایروینگ (مورخ مشهور آمریکایی) : برای امام حسین(ع) ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن ارادهء یزید نجات بخشد، لیکن مسئولیت پیشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمی دادکه او یزید را به عنوان خلافت بشناسد. او به زودی خود را برای قبول هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیّه آماده ساخت. در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در ریگ های تفتیدهء عربستان*، روح حسین(ع) فناناپذیر است.
ای پهلوان و ای نمونه شجاعت و ای شهسوار من، ای حسین(ع)!
* البتّه امام حسین(ع) در صحرای کربلا شهید شد، نه در ریگزارهای عربستان!
* توماس ماساریک : گر چه کشیشان ما هم از ذکر مصائب مسیح مردم را متأثر می سازند، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان حسین(ع) یافت می شود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب حسین(ع) مانند پرکاهی است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.
* موریس دو کبری : در مجالس عزاداری حسین(ع) گفته می شود که حسین(ع)، برای حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگی مقام و مرتبهء اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجویی یزید نرفت. پس بیایی ما هم شیوهء او را سرمشق قرار داده، از زیردستی استعمارگران خلاصی یابیم و مرگ با عزّت رابر زندگی با ذلّت ترجیح دهیم.
* ماربین آلمانی (خاورشناس) : حسین(ع) با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیّت خود، به دنیا درس فداکاری و جانبازی آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلندآوازه ساخت. این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگری پایدار نیست و بنای ستم هر چه ظاهراً عظیم و استوار باشد، در برابر حقّ و حقیقت چون پرکاهی بر باد خواهد رفت.
* جُرج جُرداق (دانشمند و ادیب مسیحی) : وقتی یزید مردم را تشویق به قتل حسین(ع) و مأمور به خونریزی می کردف آنها می گفتند: "چه مبلغ می دهی؟" امّا انصار حسین(ع) به او می گفتند" ما با تو هستیم. اگر هفتاد بار کشته شویم، باز می خواهیم در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم.
آنطون بارا (مسیحی) : اگر حسین از آن ما بود، در هر سرزمینی برای او بیرقی برمی افراشتیم و در هر روستایی برای او منبری بر پا می نمودیم و مردم را با نام حسین(ع) به مسیحیّت فرا می خواندیم.
گیبون (مورخ انگلیسی) : با آنکه مدّتی از واقعه گربلا گذسته و ما هم با صاحب واقعه هم وطن نیستیم، مع ذلک مشقّات و مشکلاتی که حضرت حسین(ع) تحمّل کرده، احساسات سنگین دل ترین خواننده را برمی انگیزد، چندانکه یک نوع عطوفت و مهربانی نسبت به آن حضرت در خود می یابد.
نیکِلْسون (خاورشناس معروف) : بنی امیّه، سرکش و مستبد بودند، قوانین اسلامی را نادیده انگاشتند و مسلمین را خوار نمودند ... و چون تاریخ را بررسی کنیم، گوید: دین بر ضدّ فرمانفرمایی تشریفاتی قیام کرد و حکومت دینی در مقابل امپراطوری ایستادگی نمود. بنابراین، تاریخ از روی انصاف حکم می کند که خون حسین(ع) به گردن بنی امیّه است.
سر پرسی سایکسْ (خاورشناس انگلیسی) : حقیقتاً آن شجاعت و دلاوری که این عدّهء قلیل از خود بروز دادند، به درجه ای بوده است که در تمام این قرون متمادی هر کسی که آن را شنید، بی اختیار زبان به تحسین و آفرین گشود. این یک مشت مردم دلیر غیرتمند، مانند مدافعان ترموپیل، نامی بلند غیرقابل زوال برای خود تا ابد باقی گذاشتند.
تاملاس توندون (هندو، رئیس سابق کنگره ملّی هندوستان) : این فداکاری های عالی از قبیل شهادت امام حسین(ع) سطح فکر بشریت را ارتقا بخشیده است و خاطرهء آن شایسته است همیشه باقی بماند.
آماده باشید که وقت رفتن است. عقل می گوید بمان و عشق می گوید برو... واین هر دو، عقل وعشق را، خداوند آفریده است تا وجود انسان در حیرت میان عقل و عشق معنا شود.
در روز هشتم ذی الحجه، یوم الترویه، امام حسین آگاه شد که عمرو بن سعید بن عاص با سپاهی انبوه به مکه وارد شده است تا او را مخفیانه دستگیر کنند و به شام برند و اگرنه ... حرمت حرم امن را با خون او بشکنند.
آنان که رو به سوی قبله ی خویش نماز می گزارند معنای حرمت حرم امن را چه می دانند؟ کعبه ی آنان که در مکه نیست تا حرمت حرم مکه را پاس دارند؛ کعبه ی آنان قصر سبزی است در دمشق که چشم را خیره می کند. آنجا بهشتی است که در زمین ساخته اند تا آنان را از بهشت آسمانی کفایت کند... واز آنجا شیطان بر قلمرو گناه حکم می راند، بر گمگشتگان برهوتِ وهم، بر خیال پرستانی که در جوار بهشت لایتناهای رضوان حق، سر به آخور غرایز حیوانی و دل به مرغزارهای سبزنمای حیات دنیا خوش داشته اند، حال آنکه این همه، سرابی است که از انعکاس نور در کویر مرده ی دل های قاسیه پیدا آمده است.
کعبه قبله ی احرار است. رستگان از بندگی غیر؛ اما اینان بت خویشتن را می پرستند. امام برای اعمال حج احرام بسته است و لکن اینان احرام بسته اند تا شمشیرهای آخته ی خویش را ازچشم ها پنهان دارند... شکستن حرمت حرم خدا برای آنان که کعبه را نمی شناسند چندان عظیم نمی نماید و اگر با آنان بگویی که امام حسین برای پرهیز از این فاجعه مکه را ترک گفته است در شگفت خواهند آمد... اما آن که می داند حرم خدا نقطه ی پیوند زمین و آسمان است، درمی یابد که شکستن حرمت حرم آن همه عظیم است که چیزی را با آن قیاس نمی توان کرد.
بلا در کمینِ نزول بود و ابرهای سیاه ازهمه سو، شتابان، بر آسمان دره ی تنگ مکه گرد می آمدند و فرشتگانِ همه ی آسمان ها در انتظار کلام «کُن» بی قرار بودند: وَ إذَا قَضَی أمراً فَإنَّما یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکون. در میان «کُن» و «یکون» تنها همین «فا»(ف) فاصله است، و آن هم در کلام، نه در حقیقت. آیا امام که خود باطن کعبه است، اذن خواهد داد که این بدعت عظیم واقع شود و حرمت حرم با خون او شکسته شود؟... خیر.
امام حج را با نیت عمره ی مفرده به پایان بردند و آنگاه عزم رحیل را با کاروانیان در میان نهادند:
«الحمدلله، ما شاء الله و لا قوه الا بالله و صلی الله علی رسوله... مرگ، بر بنی آدم، چون گردن آویزی بر گردن دختری زیبا آویخته است، و چه بسیار است وَلَه و اشتیاق من به دیدار اسلافم، {چون} اشتیاق یعقوب به دیدار یوسف؛ و برای من قتلگاهی اختیار شده است که اکنون می بینمش. گویا می بینم که بند بند مرا گرگان بیابان، بین نواویس و کربلا از هم می درند و از من شکمبه های خالی و انبان های گرسنه ی خویش را پُر می کنند.»
«گریزگاهی نیست از آنچه بر قلم تقدیر رفته است. رضایت خدا، رضایت ما اهل بیت است؛ بر بلایش صبر می ورزیم و او نیز با ما در آنچه پاداش صابرین است وفا خواهد کرد. اگر پود از جامه جدا شود، اهل بیت نیز از رسول خدا جدا خواهند شد... آنان در حظیره القدس با او جمع خواهندآمد، چشمش بدانان روشن خواهد شد و بر وعده ای که بدانان داده است وفا خواهد کرد. اکنون آن که مشتاق است تا خون خویش را در راه ما بذل کند و نفس خود را برای لقای خدا آماده کرده است... پس همراه ما عزم رحیل کند که من چون صبح شود به راه خواهم افتاد. ان شاء الله.»
صبح شد و بانگ الرحیل برخاست و قافله ی عشق عازم سفر تاریخ شد. خدایا، چگونه ممکن است که تو این باب رحمت خاص را تنها بر آنان گشوده باشی که در شب هشتم ذی الحجه سال شصتم هجری مخاطب امام بوده اند، و دیگران را از این دعوت محروم خواسته باشی؟ آنان را می گویم که عرصه ی حیاتشان عصری دیگر از تاریخ کره ی ارض است. هَیهاتَ ما ذلِکَ الظَّنُّ بِک ـ ما را از فضل تو گمان دیگری است. پس چه جای تردید؟ راهی که آن قافله ی عشق پای در آن نهاد راه تاریخ است و آن بانگ الرحیل هر صبح در همه جا بر می خیزد. واگر نه، این راحلان قافله ی عشق، بعد از هزار و سیصد چهل و چند سال به کدام دعوت است که لبیک گفته اند؟
الرحیل! الرحیل! اکنون بنگر حیرت میان عقل و عشق را !
اکنون بنگر حیرت عقل و جرأت عشق را! بگذار عاقلان ما را به ماندن بخوانند ... راحلان طریق عشق می دانند که ماندن نیز در رفتن است. جاودانه ماندن در جوار رفیق اعلی، و این اوست که ما را کشکشانه به خویش می خواند.
علی ز همسفر نیمه راه می گوید ****علی شکایت ما را به چاه می گوید:
"بیا دلا که ز مردم به خود پناه بریم ****ز دست مردم نااهل سر به چاه بریم"
چه در طبیعت ما مردمان فراهم بود *****که ما شفیق نبودیم و چاه محرم بود؟
رها شدیم و گرفتار زرق و برق شدیم *****میان برکه مال و منال غرق شدیم
به ما که مرد خداییم کفر چیره تر است *****قلوب خلق ز"لیل المبیت" تیره تر است
حکیم واصل حق گفته است:"این که منم *****حجاب چهره جان می شود غبار تنم"
میان حق و علی خاک هم حجاب نشد *****یکی ز مردم خاکی "ابو تراب" نشد
در این میانه یکی پاک و رستگار نماند *****به چیز پلیدی مشتی گناهکار نماند
مکن شفاعت انان که رستگارانند *****که مستحق کرامت گناهکارانند
بیا به خانه ی دل ما نزول کن اقا *****بیا و خواهش ما را قبول کن اقا
به سر براهی ما احتیاجی ایا هست؟ *****سیاهی دل ما را علاجی ایا هست؟
نشانی ختم الله مان مجازی نیست *****به نقش مهر جبین هایمان نیازی نیست
خدا گواست که من بوی یار می شنوم *****صدای صیقل بر ذوالفقار می شنوم
میان باطل و حق چند استخاره کند؟ *****مگر که فکر مرا ذوالفقار چاره کند...
میان سینه ما خلق بی وفا .افسوس *****برای حضرت مولا نمانده جا .افسوس
"علی علی" است به لبهایمان ولی پیداست *****هنوز در شب دل هایمان علی تنهاست....
روایات مختلفی از امامان معصوم، روحیات مردم را در آخرالزمان توصیف میکند که به بعضی از آنها اشاره میشود:
منابع:
بحارالانوار، ج 52، ص 364، حدیث 137 ---------- غیبه النعمانی
بحارالانوار، 52/264 حدیث 148
بحارالانوار، ج52، ص 228 و 229، حدیث 93
بحارالانوار 52/259 حدیث 14
بحارالانوار 52/258حدیث 147
بحارالانوار 52/259حدیث147
بحارالانوار 52/264حدیث148
بحارالانوار 52/278حدیث 173
نهج البلاغه - ص 265 حدیث 151
بحارالانوار 52/192حدیث26
بحارالانوار 52/256حدیث 147 علی علیه السلام
بحارالانوار 52/256حدیث147
«مردمان، مسافر کاروان مرگند، اما خود نمی دانند. مرگ، کاروان دار سفر زندگی است. کجاوه ثابت می نماید!
دل شهرنشینان، پرستویی در قفس است، پرستو را با گرما عهدی است که هر بهار تازه می شود. وطن پرستو بهار است و اگر بهار، مهاجر است از پرستو مخواه که بماند. اما وطن مألوف پرستوی دل، فراسوی گرما و سرما و شمال و جنوب در ماوراست.
اهل هجرت که کاروانیانند و کشتی نشستگان، خوب می دانند این خمودی که شهرنشینان را گرفته از چیست!» (شهید« سید مرتضی آوینی»- راز خون/ص178 )
******************
شعر فاطمه نانیزاد در وصف جانبازان صبور شیمیایی
فاطمه نانیزاد از شعرای جوان کشور در دیدار سالیانه شاعران با رهبر انقلاب در نیمه ماه رمضان غزلی را قرائت و آن را تقدیم به جانبازان صبور شیمیایی کرد که تحسین رهبر انقلاب را برانگیخت.
به شعر گفتهام این دفعه درد را بکشد
هنوز صحنه تو در نبرد را بکشد
تو را شبیه غزل یا نه از غزل بهتر
کسی که زخم در غنچه کرد را بکشد
تو را که گرمترین خاطرات دیروزی
تمام دلخوشی فصل سرد را بکشد
تو را شبیه غزلهای عشق کرده و
بعد به نام شعله فقط رنگ زرد را بکشد
خطوط چهرهی یک آشنای زخم و سکوت
به شعر گفتهام این دفعه مرد را بکشد
متهورانهترین عملیات هوایی تاریخ جهان
عملیات اچ3 یکی از بزرگترین عملیاتهای هوایی دنیاست که به نام «فانتومها» ثبت شده است. فانتومهای ایرانی طی یک عملیات پیچیده و تحسینبرانگیز در فروردین 1360 پایگاه هوایی «الولید» در مجموعه «اچ3» نزدیک مرز عراق با اردن را به کلی نابود کردند که طی آن بیش از 48 هواپیمای عراق منهدم شدند. حمله به اچ3 از لحاظ فنی یکی از پیچیدهترین عملیاتهای هوایی جهان به شمار میرود و از نظر دستاوردهای نظامی نیز با توجه به نابودی کامل 48 هواپیمای دشمن در رده بزرگترین و موفقترین عملیاتهای نظامی جهان قرار میگیرد.
تو کشیدهای به آتش، دل عاشقان نه قرآن
ز چنین سیاهکاری، شده رو سفید شیطان
بخدا مسیحیان هم ز چنین جفا ملولند
ز چنین جفا که کردی، توی بیحیا به فرقان
چه غم اینکه آتش تو، بکشد به مصحف حق
به خدا به حق قرآن، که شده است عصر ایمان
تو چه میکشی به آتش، کلمات دین و دل را؟
که خداست صاحب آن و خودش بر آن نگهبان
نه به کاغذ و نه دفتر که کتاب آسمانی
شده حک به جان عاشق، شده حک به قلب انسان
تو پلید و رو سیاهی، که کنی چنین گناهی
که چنان تو گاهگاهی، بکنندمان پریشان
ز چنین سیاه کاری، تو جهان به خشم آری
همهی جهان بماند، چه کنی به خشم ایران؟
برو ای حرامزاده، ز کف آبرو نهاده
همه تف کنند بر تو، ز مسیحی و مسلمان
خدایا) خانهای را (در آخرت) آفریدی و در آن سفرهای پهن کردی که در آن نوشیدنی و خوردنی و همسر و خدمتکار و کاخها و جویها و کشتزارها و میوههایی است. پس از آن پیامبری را فرستادی تا به آن دعوت کند؛ اما دعوت پیامبر را اجابت نکردند و به آنچه ترغیب کردی، رغبت پیدا نکردند و به آنچه تشویق کردی، شوق پیدا نکردند؛ بلکه به مرداری (یعنی دنیا) روی آوردند که با خوردن آن رسوا شدند و بر دوستی آن دل بستهاند. هرکه به چیزی (از دنیا) عاشق شود، چشمش کور میشود و دلش بیمار میگردد؛ از این رو با چشمی ناسالم میبیند و با گوشی ناشنوا میشنود. خواهشها عقلش را تباه کرده و دنیا دلش را میرانده و جانش به آن بسته شده است. به همین رو برده آن و کسی است که آن را دارد. از هرجا که آن برود، او هم برود و به هرجا که آن روی بیاورد، او هم روی آورد. از هیچ بیمدهنده از جانب خدا بیم پیدا نمیکند و از هیچ پنددهندهای از جانب او پند نمیپذیرد.
حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام
***************************************************
* گویند: در تورات آمده است که خدای تعالی فرمود: لا یبکی عبدی من خشیتی ، إلا سقیته من رحیق مختوم(مستدرک الوسائل - المیرزا النوری ج 11 ص 241)؛ بندهام از ترسم نمیگرید، مگر آن که به او از باده نابی که دست کسی به آن نرسیده است، مینوشانم.
* در مناجات المطیعین امام سجاد(ع) آمده است: اللهم احملنا فی سفن نجاتک ، ومتعنا بلذیذ مناجاتک ، وأوردنا حیاض حبک ، وأذقنا حلاوة ودک وقربک(الصحیفة السجادیة (ابطحی)- الامام زین العابدین (ع) ص 410)؛ خدایا ما را در کشتیهای نجات خود سوار کن و ما را از لذت مناجات خود بهرهمند ساز و ما را به حوزهای حبّ خود درآور و به ما شیرینی دوستی و قرب خودت را بچشان.
کسی که نتواند گریه کند، قرب الهی را نمیتواند احساس کند. خدا نزد دل شکسته است.
* امام صادق(ع) به ابوبصیر فرمود: تباکى ولو مثل رأس الذباب إن أبی کان یقول : إن أقرب ما یکون العبد من الرب عز وجل وهو ساجد باک- وسائل الشیعة (آل البیت ) - الحر العاملی ج 7 ص 74)؛ خود را به گریه بزن تا گریهات بگیرد، اگرچه به اندازه سر مگسی باشد؛ زیرا پدرم میگفت: نزدیکترین بنده به خدا کسی است که در حال سجده بگرید.
* امام باقر(ع) فرمود: یکی از نجواهای خدا با موسی(ع) در کوه طور این بود که فرمود: یا موسى أبلغ قومک أنه ما یتقرب إلی المتقربون بمثل البکاء من خشیتی قال موسى : یا أکرم الاکرمین ، فماذا أثبتهم على ذلک ؟ قال : هم فی الرفیق الاعلى لا یشرکهم فیه أحد(بحار الأنوار - العلامة المجلسی ج 90 ص 331)؛ ای موسی! به قومت ابلاغ کن که هیچ تقرّبجویندهای به من تقرّب پیدا نمیکند، مگر با گریستن از ترسم. موسی پرسید: ای گرامیترین گرامیان! بر آن به آنان چه پاداشی میدهی؟ فرمود: آنان در عالم بالا مقامی دارند که هیچکسی به آن نمیرسد.
دیروز از هرچه بود گذشتیم
یادت باشه زندگی دکمه بازگشت نداره
برگرفته از سایت :
http://www.tebyan.net
میلاد سید الساجدین مبارک باد
طلوع ماه در مدینه
عباس علیه السلام فرزند امیرالمؤمنین علی علیه السلام در چهارمین روز از شعبان سال 26 هجری قمری، دیده به جهان گشود. میلاد عباس، نوری دیگر به این هستی بخشید و دل های شیفتگان امیرالمؤمنین علی علیه السلام از شور و عشق، لبریز گشت. چهره ی علاقه مندان اهل بیت علیهم السلام را شبنم شادی فراگرفته بود و هریک برای دیدار نورسیده ی مولای خویش بر یکدیگر، پیشی می گرفتند. هنگامی که نسیم اذان و اقامه بر روان پاک و سپید این طفل نیک بخت فرو نشست، امام علی علیه السلام با واژه ای مهرآفرین، نام فرزند خود را عباس نهاد. عباس یعنی شیر بیشه ی شجاعت و قهرمان میدان نبرد.
در بیبابانی بی نام و نشان گم شده ام...
ترجمه این ذکر شریف : (( یا کاشف الکرب عن وجه الحسین اکشف کربی بحق اخیک الحسین ))
کشتی نساز ای نوح طوفان نخواهد آمد
ولادت مولی المولی امیر المومنین علی علیه السلام بر تمامی شیعیان جهان مبارک
روز پدر رو هم تبریک میگویم
امیر المومنین علی علیه اسلام دردعای کمیل چنین می فرماید -ومن چه بگویم که هیچم
اللهم اغفر لی الذنوب التی تهتک العصم
خدایا ببخش آن گناهانى را که پرده عصمتم را مىدرد
اللــــهم اغفر لی الذنوب التی تنزل النقم
خدایا ببخش آن گناهانى را که بر من کیفر عذاب نازل مىکند
اللــــهم اغفر لی الذنوب التی تغیر النعم
خدایا ببخش آن گناهانى را که در نعمتت را به روى من مىبندد
اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعاء
خدایا ببخش آن گناهانى را که مانع قبول دعاهایم مىشود
الهــــــم اغفر لی الذنوب التی تنزل البلاء
خدایا ببخش آن گناهانى را که بر من بلا مىفرستد
اللــهم اغفر لی الذنوب التی تقطع الرجاء
خدایا ببخش آن گناهانی را که باعث قطع امیدم از تو می شود
اللهم اغفرلی کل ذنب اذنبته و کل خطیئه اخطاتها
خدایا هر گناهى که مرتکب شدهام و هر خطایى از من سر زده همه را ببخش