شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

پدروکودک

پدر کودک را بلند کرد و در آغوش گرفت.کودک هم وقتی روی زمین آمد می خواست پدر را بلند کند.

دستهای کوچکش را دور پاهای پدر حلقه کرد،ولی نتواست!

با خود گفت:حتما چند سال بعد می توانم...

بیست سال بعد....

توانست پدر را بلند کند.

پدر سبک بود.

به سبکی یک تکه پلاک و چند تکه استخوان...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد