شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

حضرت عباس




پَرچمی دیدَم به دستِ پَهلوانی بی بَدیل
قامتِ پَرچم بلند و صاحبِ پَرچم جَمیل
لَعلِ لَبهایش مُکَرَّم تَر زِ آبِ سَلسَبیل
پَنجه اَژدر افکَن و قامَت طَویل
گُفتمش مولا که هَستی ... ؟
گُفت فَخرِ جِبرِئیل
گُفتمش نامَت بِگو ... ؟
دَرمانده ام اَجرت جَزیل ...
گُفت عَبّٰاسَم سِپَهسالار ، سُلطانِ جَلیل
گُفتم ای بابُ الْحَوائِج دَردمَندم الْدَخیل
گفت دَرمانت برو از خواهرم زِینب بگیر ...

امام خامنه‌ ای (مدظله العالى)






فرض کنیم شب عاشورا، همه میرفتند.

ابوالفضل وعلی اکبر هم میرفتند.

روز عاشورا چه میشد؟

حضرت برمیگشت یا  می ایستاد و میجنگید؟

در زمان ما یک نفر پیداشد که گفت

«اگر من تنها بمانم وهمه دنیا در مقابل من باشند،

از راهم برنمیگردم».

آن شخص امام ما بود که دیدیم

یک انسان حسینی وعاشورایی چه کرد...






حضرت عباس


امام سجاد علیه السلام :
أنَّ لِلعَبّاسِ عِندَ اللّه‏ِ مَنزِلَةٌ یَغبِطُهُ
 بِها جَمیعُ الشُّهداءِ یَومَ القیامَةِ؛
عبّاس را نزد خداوند منزلتى‏ است ‏که
 در روز قیامت همه‏ شهیدان بر آن رشک‏ مى ‏برند.
بحار الأنوار: ج 22 ، ص 27

باب الحوائج



نگاهش کهکشان را تاب می داد
شب تاریک را مهتاب می داد
اگر یک دست در تن داشت عباس
تمام کربلا را آب می داد

یا دست گیر بی دست مددی.

مدعی


 حضرت عشق از شش ماهـــه ات گذشتی
 علی اکبرت نیز به میدان رفت وبر نگشت
 وعباست نیز در شریعه ماندگار شد
 و من هنـــوز

نمی توانم از چند ســـــــاعت خــــواب بگذرم و ادعـــا
میکنــــم که:
.
.
.

عاشقت هستــــم ♥•٠
مـدعــی را گو مـــزن بیهـــوده لاف عاشـــقی . . .

قمر بنی هاشم

دوره دبستان امتحان جغرافی داشتیم

یک سوالش این بود:

تنها قمر کره زمین چه نام دارد؟

من هم با اطمینان کامل نوشتم :قمر بنی هاشم (علیه السلام)

معلم اهل دل ما نیز معرفت را تمام کرده و کنار آن سوال

علاوه بر علامت صحیح نوشته بود:

رحمت به لقمه ی حلال پدرت!

یا قمر بنی هاشم

امام سجادعلیه السلام


 امام سجاد :  
رَحِمَ اللَّهُ الْعَبَّاسَ فَلَقَدْ آثَرَ وَ أَبْلَى وَ فَدَى أَخَاهُ بِنَفْسِهِ

حَتَّى قُطِعَتْ یَدَاهُ. امالی صدوق ،ص462


 خدا عمویم عباس را رحمت کند که جانبازى کرد

و خود را فداى برادر کرد تا دو دستش قطع شد