شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

ان مرد داس دارد


علیرضا قلم را برداشت ودفتر مشقش را باز کرد .
نگاهی به عکس بابا انداخت ونگاهی به دفترش انداخت.
انگار چیزی اذیتش میکرد.اشک در چشمانش حلقه زده بود.شروع کرد به نوشتن.
به نام خدا
آن مرد داس دارد آن مرد با داس آمد بابا غنی سازی داد بابا جان داد…
مادرش ان را خواند وبه او گفت نمره تو بیست است .

او گفت من 20نمیخواهم.بابا هم نمره اش 20 شده بود که رفت

.منظور غنی سازی 20 درصد است.
بیستی که تمام خاطرات او وارمیتا رابا عدد 5 خط زد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد