شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

شهادت-خجالت


دنیای عجیبی ست...

خوابیدنْ روی سنگ و خاک، با تو

خوابِ پُر زِ آرامش، بامن

نبرد تن به تن، با تو

آرامشِ خیال، با من

شهادت از برایِ تو

خجالت از برایِ من

نظرات 1 + ارسال نظر
... یکشنبه 27 تیر 1395 ساعت 06:16 ق.ظ

دل از هوا و هوس ها بریده اند اینان
شراب لم یزلی را چشیده اند اینان
تمام هستی شان را به کف گرفتند و
متاع جنتشان را خریده اند اینان
مدافعان حریم ولایت عشقند
حماسه های بزرگ ‌آفریده اند اینان
کبوترانه از این آشیانه ی خاکی
بدون وحشت وترسی پریده اند اینان
برایِ کشتنِ از خصم بی حیایِ زمان
به اوج قله ی ایمان رسیده اند اینان
توان و مردیشان بر سر زبان همه
در آسمان شجاعت پدیده اند اینان
تمامِ هیبتشان را دریده اند از هم
غرور و ظلمت شب را سپیده اند اینان
شبیه حلقه ی طوفانِ مهلکی از دور
به سمت ارتشِ دشمن وزیده اند اینان
نشانشان همه سربند زینب کبراست
خطوط قرمزشان را کشیده اند اینان
من الغریب به آنها رسیده نامه ی عشق
ندای عمه ی خود را شنیده اند اینان‌
شبیه غنچه ی زخمی به خاک و خون خفتند
شبیه قطره به دریا چکیده اند اینان
شهادت و لب خشک و عروجشان یعنی
به پای سر به حرم ها دویده اند اینان
اگر چه شد همه سرهایشان جدا لیکن
تنور و تشت طلا را ندیده اند اینان
علی علی بیگی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد