آخرین چیزی بود که
زمین گیرش کرده بود
آخرین حُب دنیایی!
پلاک را در آورد و به اروند سپرد
به شناسنامه اش دست زده بود تا بتواند اعزام شود.
قد و قامتش نشان نمی داد که کم سن و سال باشد.
یکی که می شناختش این را وقتی گفت که
رویاهای چهارده سالگی اش توی اروند غرق شدند...
شهادت میوه ایست که نمیتوان ان را کال از درخت چید .... شهادت اگاهی ست ، که برای وصول به این اگاهی باید سرمایه گذاری عظیمی کرد
وای کاش ما را نیز برای وصول چنین سرمایه ای می بود
ممنون از حضورتون
خوشحال میشم بازم سر بزنید
ان شالله به شرط وجود عمر بروی چشم