شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

شهیدچمران

دکتر چمران را که از اتاق عمل مى‏آوردند، مى‏خندید.
فکر می ‏کردم که به تهران منتقل و تا مدتى راحت مى‏شویم.
به او گفتم: مى‏رویم؟ با خنده گفت: نمى‏روم.
 اگر بروم تهران، روحیه بچه ‏ها ضعیف می ‏شود.
هنوز کار از دستم بر می آید، نمی توانم
بچه‏ ها را رها کنم، در تهران کارى ندارم.
حتى حاضرنبوددرآن شرایط که پایش درگچ بودکولرروشن کند.
خون ریزى داشت؛ اما در عین حال مى‏گفت:
 چطورکولرروشن کنم،وقتى بچه‏ هادرجبهه زیرگرمامی ‏جنگند؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد