عقل بی اختیار. اما قلمرو آل کسا، ساحت امانتداری و
اختیار است و جبرائیل را آنجا بار نمی دهند که هیچ ،
بال می سوزانند . آنجا ساحت انی اعلم ما لاتعلمون است ،
آنجا ساحت علم لدنی است ،
رازداری خزاین غیب آسمان ها و زمین؛
آنجا سبحات فنای فی الله است و بقای بالله ، و مرد این میدان
کسی است که با اختیار ،از اختیار خویش درگذرد و طفل
اراده اش را در آستان ارادت قربان کند ... و چون
اینچنین کرد، در می یابد که غیر او را در عالم
اختیار و اراده ای نیست و هر چه هست اوست.
منبع: گزیده ی مقاله "فتح خون" فصل دهم:
تماشاگه راز // اثر ماندگار "سید مرتضی آوینی"