سرهنگ عراقی گفت "برای صدام صلوات بفرستید"
برخاستم با صدای بلند داد زدم " سرکرده اینها بمیرد صلوات"
طوفان صلوات برخاست ....
"قائد الرئیس صدام حسین عمرش هرچه کوتاه تر باد صلوات"
سرهنگ با لبخند گفت بسیار خوب است. همین طور صلوات بفرستید ...
"عدنان خیرالله با آل و عیالش نابود باد صلوات "
طه یاسین زیر ماشین له شود صلوات
طوفان صلوات در حدود یک ساعت نفرین کردیم و صلوات فرستادیم ...