گفتیم: «امیر! جبهه های غرب را بیشتر دوست داری یا جنوب را؟»
گفت: «جنوب را؛ چون شهید شدن در گرمای جنوب مثل شهید شدن در
صحرای کربلاست و من هم دوست دارم با عطش شهید شوم، در بیابانی سوزان.»
در یکی از گرم ترین روزهای مرداد ماه، در منطقه شلمچه، پیکری عطشان و
غرق به خون را دیدیم.
او کسی نبود جز امیر یارمحمدی، مسئول گروهان کوثر از
گردان حضرت زهرا سلام الله علیها، از لشکر 10 سیدالشهداء علیه السلام.
منبع : برگرفته از کتاب دو رکعت عشق/ علیرضا قزوه
محسن ما هم تو شلمچه با لب تشنه شهید شد...ماه مبارک رمضان ....
چقدر وبت یاد اوری خاطراتی که از مادر میشنوم میشه ....
محسن جان شهادت رهایی است از اسارت همانطور که خوبترینها عالم دنیا واخرت فرموده اند دنیا زندان مومن است.محسن جان پر کشیدی تا از این قفس برون ایی ودنیا خود قفسی است که قفسی دران نهاده اند وانهم قفس تن که راه بر روح بسته است ومومن انقدر زرنگ هست که خود را به دورازه رهایی برساند ومحسن جان خودت را رسانده ای وچه رساندی پس دستی از من بگیر