شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

شهید علی نادری


یک روز در حالی که با یکی از بچه ها شوخی می کردم،

پایم اتفاقی به نادر که خواب بود،خورد.

نادر با ناراحتی بیدار شد،اما همین که

خواست چیزی بگوید، گفت:«لا حول و لا قوه الا بالله»

و دوباره خوابید. فهمیدم که چقدر زود

خشم خود را فرو برد.

  شهید نادر علی میرواری

منبع : سایت صبح

نظرات 1 + ارسال نظر
ن.ا دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت 11:28 ق.ظ http://www.zafarmand2.blogfa.com

سلام
وقتی آیه توبه نازل شد ، شیطان بالای کوه بلندی رفت و فریاد کرد و تمام بچه شیطانها را دور خودش جمع نمود ،
گفتند :« یا سیدنا دعوتنا » ، برای چه ما را خوانده ای ؟
[ شیطان] گفت : یک آیه آمده است دیگر کار ما هیچ ، پنجاه سال شصت سال آدم گناه کند ، یک آن توبه کند خداوند از تمام گناهانش می گذرد ،
بچه شیطانها هر کدام یک چیزی گفتند ،
[شیطان ] گفت : نه اینها نیست ،
« فقام الخناس » ، خناس بلند شد و گفت : من در برابر این آیه قیام می کنم !...!!!!!!
[گل][لبخند][بدرود]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد