✿•٠•˙✿•٠•˙ ✿•٠•˙✿•٠•˙✿•٠•˙ ✿•٠•˙
نامت را که صدا میزنم
نفسم به شماره می افتد
وبرییده بریده میشود عشق در صدایم که:
ح..س..ی ..ن
"ح" همان ندای "حریت"
توست و همان"حرارت"جانسوز
و س" همان سرخی خون توست
و "ی" همان بی
"یاور" است..
و "ن"
"ن" همان بی "یاوری" ست
که سرش بالای "نیزه" است...