سرفه کرد و از کنار من گذشت، چفیه پوش آشنای این محل
او هنوز سر به زیر و ساده است، مردِ با خدای این محل
*********
می توانی از نگاه زرد او، خوشه هایی درد را دروکنی
با عبور او چه تازه می شود! رنگ و بوی جای جای این محل
************
می شناسمش من آن چنان، که تو کوچک و بزرگ این محله، نیز
تکیه گاه اعتماد کوچه است، پنجه ی گره گشای این محل
**************
سرفه می کند و طعم جبهه را، در هوای کوچه، می پراکند
بوی دودهای شیمیایی آه! خاطرات مرد های این محل
*******************
گرچه ذره ذره آب می شود، پیش چشم های گریه ناک من
او هنوز، سر به زیر و ساده است، پنجه ی گره گشای این محل