شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

نماز اول وقت

نتیجه نماز اول وقت

    در صحن خانه خدا، مهــدی با لباس احرام رفته روی کعبه ایستاده بود  و انگار همه ی طواف کننده ها را فرمان دهی می کرد .

    ازش می پرسند " آقا مهــدی چی شد که شما این جا هم فرمــانده شدید؟ "


 

 

از بچگی یادش داده بودم، نمازهایش را اول وقت بخواند، ولی خودم هم باورم نمی شد این طور با روحش آمیخته شود. فرمانده لشکر که شده بود، همین عادتش به بقیه رزمنده ها منتقل شد. به فرماندهشان که نگاه می کردند و می دیدند نزدیک اذان، هرکاری داشته باشد رها می کند و وضو می گیرد، آن ها هم الگو می گرفتند.


بعد از شهادتش چهار نفر در چهار شهر مختلف، خواب دیده بودند که در صحن خانه خدا، مهدی با لباس احرام رفته روی کعبه ایستاده و انگار همه ی طواف کننده ها را فرمان دهی می کند. ازش می پرسند " آقا مهدی چی شد که شما این جا هم فرمانده شدید؟ "


و مهدی می گوید:" این برای همون نماز های اول وقتیه که تو دنیا خوندم."

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد