شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

روزگاران

روزگاران عجیبی آمدند **نسلهای نا نجیبی آمدند

ابتدا احسامان ترد بود **ابتدا اندوهمان خرد بود

رفته رفته خنده ها زاری شدند **زخمهامان کم کم کاری شدند

بعضی از انها که خون نوشیده اند **ارث جنگ عشق را پوشیده اند

عده ای حسن القضا را دیده اند ***عده ای را بنز ها بلعیده اند

ای شکوه رفته امشب باز گرد! **این سکوت مرده را در هم نورد!

از نسیم شادی یاران بگو **از شکست حصر ابادان بگو

از شلمچه از فاو از بستان بگو **از شکوه رفته از مهران بگو

از همانهای که سر بر در زدند **روی فرش خون خود پر پر زدند

شب شکاران سحر اندوخته **از پرستو های در خود سوخته

زان همه گلهای که میبردی بگو**از بقایی از بروجردی بگو

پهلوانانی که سهرابی شدند **از پلنگانی که مهتابی شدند

ای جماعت جنگ یک آیینه است **هفته تاریخ را آدینه است

لحظه ای از این همیشه بگذرید **اندرین آیینه خود را بنگرید

عشق بود وداغ بود و سوز بود **اه گویی این همه دیروز بود

اینک اما در نگاهی راز نیست **در گلویی عقده اواز نیست

باز دنیا کاسه خمر شماست **باز شیطان اولی الامر شماست

با همانهایم که بعد از آن ولی **شوکران ریختن در کام علی

باز ایا استخوانی در گلوست **باز ایا خوار در چشمان اوست

یسطرون هم رفت و ما نون مانده ایم **بعد لیلا باز مجنون مانده ایم

در تکاپوی شبیخون مانده ایم **در سکوت خویش جیحون مانده ایم

زخمی ام اما نمک بی فایده است**درد دارم نی لبک بی فایده است

عاقبت آب از سر نوحم گذشت **لشگر چنگیز از روحم گذشت

جان من پوسید در شبغاره ها **آه ای خمپاره ها !خمپاره ها

ای شهیدان!دردها برگشته اند **روزهامان را به شب آغشته اند

فصلهامان گونه ای دیگر شدند **چشمهامان مست وجادوگر شدند

هفته ها در هفته ها گم می شوند**وهم ها فردای مردم می شوند...

***************

روزگاری آشنا با شب بُدیم
آشنا با یارب و یارب بُدیم

سرخ مردان را امیدی داشتیم
مرگ را بازیچه می پنداشتیم

هان، چه شد آن گریه های نیمه شب
آن همه سوز و گداز و تاب و تب

وای بر ما باد و بر فردای ما
گر شقایق ها، روند از یاد ما

پای در گل در مسیر بندگی
ای دریغ از این همه شرمندگی

راستی ای دوستان ما کیستیم
ما که روزی با شهیدان زیستیم

هیچ می دانی چرا بی حاصلیم
چون که از یاد شهیدان غافلیم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد