شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

گنجشکی که نشانی «چهل و هشت» شهید را آورده بود

گنجشکی که نشانی «چهل و هشت» شهید را آورده بود


شهید علیرضا خاکپور از سرداران شهید «لشکر پنج نصر خراسان» از خطه

گلستان، روستای پیرواش، متولد سال ۱۳۴۵، از خانواده ائی روستائی و

کشاورز،متاهل، وقتی «سمانه» تنها دخترش، «هشت ماهه» بود؛ علیرضا در

ششم اسفند سال «۱۳۶۵» در عملیات «کربلای پنج» مظلومانه شهید شد.

شهید علیرضا خاکپور؛ در دفترچه خاطراتش آورده است:

 
 منطقه ای چند بار بین ما و عراقی ها، توی شلمچه دست به دست شد.

نشسته بودم جلوی سنگر که گنجشکی آمد، چند متری ام روی تل خاکی نشست،

بروبر نگاهم می کرد. به یکی از بچه ها که کنارم نشسته بود، گفتم:

این گنجشک گرسنه است.

بلند شدم چند دانه نان خشک شده را بردم یک متری اش، ریختم و برگشتم.نخورد.

 یکی از بچه ها سنگی به طرفش پرتاب کرد که، گنجشکک من،

برو خمپاره می خوری ها،پرید. چرخی زد و دوباره برگشت، همان نقطه نشست.

یکی دیگر از بچه ها سنگی دیگر برداشت، به طرفش پرتاب کرد.
پرید و رفت، چند لحظه بعد، باز دوباره برگشت. همان نقطه نشست.

پریدم داخل سنگر، گفتم: بچه ها سر نیزه، یکی بیلچه آورد، یکی با سر نیزه،

زدیم به زمین، چند لحظه بعد، پوتین خون گرفته ای، پیدا شد، بیشتر کندیم….

نامرد دشمن، چهل و هشت شهید مظلوم بسیجی را یک جا روی هم دفن کرده بودند.

شادی روحشان صلوات

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم واهلک اعدائهم اجمعین



 


 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد