به دنبال اهانت فیلمی موهن به ساحت مقدس پیامبر اکرم (ص) توسط تهیه کنندگان و بازیگران و کارگردان این فیلم و همچنین حمایت شرکت ” گوگل ” از این اقدام پلید مسلمانان جهان طی فراخوانی با موضوع ” دعوت علمای اسلام برای تحریم گوگل ” قصد تحریم دو روزه این شرکت و سایت های مربوط به آن را دارند.به گزارش مجله اینترنتی دریافتی به نقل از جام ، بدلیل بی اعتنایی مدیر شرکت گوگل به درخواست مسلمانان برای حذف فیلم توهین آمیز به شخصیت والای رسول الله (ص) مسلمانان جهان روزهای دوشنبه و سه شنبه (۲۴ و ۲۵ سپتامبر) اقدام به تحریم و منع استفاده از سرویس های گوگل و یوتیوب خواهند کرد.
پیش بینی شده با این کار ارزش شرکت گوگل با افت قابل توجهی مواجه شده و خساراتش به میزانی نزدیک به ۲۱۰ میلیون دلار برسد
گفتنی است این اولین باری نیست که گوگل اقدام به شیطنت و دردسرسازی نموده و قبلا نیز در پروژه های کثیفی اقدام به حذف نام “خلیج همیشه فارس” از گوگل مپ، و تحریم کاربران ایرانی گرفته تا تزئین لوگوی گوگل با نماد صهیونیسم، و جاسوسی برای شبکه های اطلاعاتی صهیونیستی–آمریکایی نموده است.
جالب اینجاست که گوگل با مشاهده این فراخوان سرویس گوگل وب مستر تولز را برای ایرانیان مسدود نموده است!
همگام با مسلمانان جهان در روزهای دوشنبه و سه شنبه سرویسهای گوگل را تحریم و از آنها استفاده نخواهیم کرد.
کاربران ایرانی میتوانند از موتورهای جستجویی ایرانی و خارجی دیگر بجای این سرویس ها استفاده کنند که نمونه ای از سایتهای جستجو در زیر خواهد آمد:
www.search.yahoo.com
www.bing.com
www.amazon.com
www.ask.com
به گزارش فرهنگ به نقل از ایسنا:
بازیکنان تیم ملی فوتبال با خودشان چه فکر میکنند؟
- فکر میکنند ما باخت به لبنان را فراموش کردهایم
- فکر میکنند ما چشم دیدن ثروت آنها را نداریم
- فکر میکنند آسمان سوراخ شده است و آنها از بالا افتادهاند پایین
- فکر میکنند ما هیچ چیز از فوتبال نمیفهمیم
- فکر میکنند کارشناسان هیچ چیز از فوتبال نمیفهمند
- فکر میکنند خودشان همه چیز را میفهمند
- فکر میکنند بازیکنان خوبی هستند
- فکر میکنند اگر دلار به 3000 تومان برسد، برایشان چقدر خوب میشود
- فکر میکنند قهرمانان المپیک هووی آنها هستند
- فکر میکنند لبنان تیم خوبی بود
- فکر میکنند کرهی جنوبی را میبرند
- فکر میکنند تماشاگران گیلاس هستند
- فکر میکنند مردم بازی آنها را نگاه میکنند
- و فکر میکنند اگر ما این همه خوبیم، چرا توپ همیشه دست تیم مقابل است
البته بازیکنان تیم ملی در طول روز خیلی فکر میکنند، از فکرهای اقتصادی بگیرید تا فکرهای مربوط به فشن و مد و اینها؛ اما ما از همینجا از آنها تشکر میکنیم که با این همه مشغله فرصت میکنند در تیم ملی بازی کنند. من که به شخصه از باخت مقابل لبنان ناراحت نیستم، به هر حال هر چیزی باید از یک جایی شروع شود. شکر خدا باختن مقابل لبنان از مقدماتی جامجهانی 2014 شروع شد. دست گلشان درد نکند!
ازادی بیان غربیها:از هر که وهر چیزی وهر شخصیتی خواستند حرف بزنند وفیلم وکاریکاتورش رو بسازند وبکشندبه هر کشوری خواستند لشکر کشی کنند ومردم هر کشوری خواستند بکشند ودر هر کشوری خواستند زندان وپایگاه نظامی بسازند
حالا این طرف قضیه:هیچ کشوری حق ندارد در مورد هولوکاست که اصلا معلوم نیست وجود داشته باشه حرف بزنه کسی حق تعرض یا نگاه چپ به سفارتخانه های انها را نداشته باشد به تمامی اعتقادات یک کشور یا دنیای اسلام تعرض کنند فیلم بسازند کاریکاتور بکشند وکسی حق نداشته باشه با انها حرفی بزنه
نویسنده: labeik ya s.a.kh /span>
عکس سرباز آمریکایی هنگام واکسن زدن و قبل از اعزام به افغانستان!
شهدا و سربازای مومن ما کجا و سربازای بچه ننه ی آمریکایی کجا! اصلا قابل مقایسه نیستن!
به گزارش فرهنگ نیوز شرکت کوکاکولا برروی نوشابه های خود لوگویی را طراحی کرده است که لا محمد و لا مکه به وضوح دیده می شد یا در تبلیغی دیگر عده ای را در حالت سجده نشان داده می شوند که شبیه نوشابه های این شرکت هستند .
یک روز که پیغمبــــر در گـرمی تابـستــان
همــراه علی می رفت در سـایــه نخلستــان
دیدنــد کـه زنبـــوری از لانه خود زد پـر
آهستــه فــرود آمــد بر دامن پیغمبـــــر
بوســــیـد عبایــــش را دور قـدمــــش پــر زد
بـر خاک کـف پایـش صـد بوسـه دیگــــر زد
پیغمبـــــر از او پرسید آهســــته بگـو جانم
طعم عسلت از چیست هـر چند که میدانم
زنبـــور جوابش داد چون نـام تـو می گـویـم
گل می کنـد از نامت صـد غنـچه به کنـدویـم
تـا نـام تـو را هـر شب چون گل به بـغـل دارم
هـر صبـح که برخیــزم درسینــه عسل دارم
از قنـد و شکـــر بهتــر خوشـتر ز نبـات است این
طعم عسل از من نیست طعم صلوات است این
آنها که گمنامند ، زهرایی تبارند
چون فاطمه بی قبر و بی سنگ و مزارند
جامانده های ساحل اروند کنارند
آیا می توانید این مسئله را حل کنید؟ دست نوشته ای از شهید احمدرضا احمدی:رتبه اول کنکور پزشکی سال 64 ،ساعتی قبل از شهادت
چه کسی می داند جنگ چیست؟
چه کسی می داند فرودیک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟
چه کسی می داند جنگ یعنی سوختن، یعنی آتش، یعنی گریز به هر
جا، به هر جا که اینجا نباشد، یعنی اضطراب که کودکم کجاست؟
جوانم چه می کند؟ دخترم چه شد؟
به راستی ما کجای این سوال ها و جواب ها قرار گرفته ایم ؟
کدام دختر دانشجویی که حتی حوصله ندارد عکس های جنگرا ببیند و اخبار آن را بشنود.
از قصه دختران معصوم سوسنگرد با خبر است؟
آن مظاهر شرم و حیا را چه کسی یاد می کند که بی شرمان دامنشانرا آلوده کردند و زنده زنده به رسم اجدادشان به گور سپردند.
کدام پسر دانشجویی می داند هویزه کجاست؟ چه کسی در هویزه جنگیده؟کشته شده و در آنجا دفن گردیده؟
چه کسی است که معنی این جمله رادرک کند:نبرد تن و تانک؟! اصلا چه کسی می داند تانک چیست؟
چگونه سر 120دانشجوی مبارز و مظلوم زیر شنی های تانک له می شود؟
آیا می توانید این مسئله را حل کنید؟ گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه خود از فاصله هزار متری
شلیک می شود و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن راسوراخ کرده وگذر می کند، حالا معلوم نمایید سرکجا افتاده است؟
کدام گریبان پاره می شود؟کدام کودک در انزوار و خلوت اشک می ریزد؟و کدام کدام .............؟توانستید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر نمی توانید، این مسئله را با کمی دقت بیشتر حل کنید:
هواپیمایی با یک و نیم برابر سرعت صوت از ارتفاع ده متری سطح زمین، ماشین لندکروزی را که با سرعت درجاده
مهران – دهلران حرکت می نماید،مورد اصابت موشک قرار می دهد،اگراز مقاومت هوا صرف نظر شود.
معلوم کنید کدام تن می سوزد؟ کدام سر می پرد؟ چگونه باید اجساد را از درون این آهن پاره له شده بیرون کشید؟
چگونه باید آنها را غسل داد؟چگونه بخندیم و نگاه آن عزیزان را فراموش کنیم؟
چگونه می توانیم در شهرمان بمانیم و فقط درس بخوانیم.چگونه می توانیم درها را به روی خود ببندیم و چون موش در
انبار کلمات کهنه کتاب لانه بگیریم؟
کدام مسئله را حل می کنی؟ برای کدام امتحان درس می خوانی؟
به چه امید نفس می کشی؟ کیف و کلاسورت را از چه پر می کنی؟
از خیال، از کتاب ، از لقب شاخ دکتر یا از آدامسی که هر روزمادرت درکیفت می گذارد؟
کدام اضطراب جانت را می خورد؟دیر رسیدن به اتوبوس، دیر رسیدن سر کلاس، نمره گرفتن؟
دلت را به چیز بسته ای؟ به مدرک، به ماشین،به قبول شدن در حوزه فوق دکترا؟ ؟
صفایی ندارد ارسطو شدن خوشا پر کشیدن، پرستو شدن
آی پسرک دانشجو، به تو چه مربوط است که خانواده ای در همسایگی تو داغدار شده است؟جوانی به خاک افتاده است؟
آی دخترک دانشجو، به تو چه مربوط است که دختران سوسنگرد
را به اشک نشانده اند؟ و آنان را زنده به گور کردند؟هیچ می دانستی؟ حتما نه! ...
هیچ آیا آنجا که کارون و دجله و فرات بهم گره می خورد، به دنبال آب گشته ای تا اندکی زبان خشکیده کودکی را تر کنی
و آنگاه که قطره ای نم یافتی؟با امیدهای فراوان به بالین آن کودک رفتی تا سیرابش کنی؟
اما دیدی که کودک دیگر آب نمی خورد!!اما تو اگر قاسم نیستی، اگر علی اکبر نیستی،
اگر جعفر و عبدالله نیستی،لااقل حرمله مباش!
که خدا هدیه حسین را پذیرفت و خون علی اکبر و علی اصغر را به زمین پس نداد.
من نمی دانم که فردای قیامت این خون با حرمله چه خواهد کرد....
پس بیاید حرمله مباشیم......
کدام آزادی به انسانها اجازه می دهد تا بزرگان ادیان دیگر را به سخره بگیرد واهانت کند،کدام جمهوریت اجازه میدهد تا پیروان دیگر ادیان را سلاخی کنند ایا درست است بی منطق ترین افراد روی زمین را نمونه ازادی بدانیم وبرای برجهای دوقلویش که خودشان تخریبش کردند ناراحت بشویم ودرورای آن عراق وافغانستان اشغال شود مرگ بر شماهایی که دم از ازادی می زنید ،این همان قانون جنگلی است که امریکا واسرائیل پیاده کرده اند هرکسی زورش زیادتر است می تواند همه را استسمار کند هولاکاست واقعی همین جاست که درمیانمار مسلمانان کشته میشوند کسی فریاد نمی زند در فلسطین درعراق در افغانستان درمصر ولیبی وبحرین هولوکاست را اجرا می کنند کسی دم نمی زندولی به دروغ یهودیانی را در اذهانشان می سوزانندومیکشندوتاوان این مرگ راازمسلمانان بازپس می گیرند ای مرگ بر شما امریکا واسرائیل روزی خواهد امد که افول قدرت پوشالی شما را هم ببینیم
یا روسول الله روحی فداک
عشق را باهم روایت می کنیم**یادیاران را حکایت می کنیم
با شهیدان لحظه ای خلوت کنید**عشق را بزم خود دعوت کنید
هم نفس آلاله هارا یاد کن **در سکوتت عشق را فریاد کن
عاشقان سر بر سر نی کرده اند**هفت شهر عشق را طی کرده اند
عاشق عشق حسینی بوده اند **جمله شاگرد خمینی بوده اند
خاطرت باشد که مجنون زاده ایم **کربلا در کربلا خون داده ایم
یادمان باشد که ما مَردیم،مرد**سینه ای داریم مالامال درد
با تو ای محرم اسرار من**آشنای دیده بیدار من
ای قلم هاتان به خون رنگین شده**بار تکلیف شما سنگین شده
هم نفس با من بیا،پرواز کن **خاطرات جبهه را آغاز کن
یادکن از دود و باروت و تفنگ **یاد زهرا علیه السلام یا مهدی یاد جنگ
منصور نتوانست پیشرفت امام را ببیند و عظمت او را تحمل نماید. طرح قتل او را از طریق مسموم کردن تهیه نمود.
این نکته راناگفته نگذاریم که بنی عباس درس مسموم کردن امامان رااز پیشوایان راستین خود، یعنی بنی امیه آموختند. معاویه بارها گفته بود خداوند ازعسل لشکریانی دارد و.. که غرض عسل مسموم بود که به خورد دشمنان خود میداد.
منصور توسط والی خود درمدینه امام را با انگور زهرآلود به شهادت رساند وبعد حیله گرانه به گریه وزاری وعزاداری او پرداخت. اینکه درامر شهادت امام، منصور دست داشته جای شکی برای ما نیست، زیرا که خود بارها گفته بود که او چون استخوانی درگلویم گیر کرده است.
شاید منصور جداً وقلباً دوست نداشت امام رابکشد ولی چه می توان کرد که مقام است وسلطنت، پست است وموقعیت. مگر هرکسی میتواند ازآن بگذرد؟ امرشهادت او را توسط منصور، برخی چون ابوزهره انکار کرد ه اند، بدلیل ابراز تأسف منصور ازمرگ او وهم گفته اند که این امر خلاف تحکیم پایه های حکومت او بود. دیگران هم همین افکار راداشته اند ویا برخی دیگر ازآن به تردید یاد کرده اند. ولی باتوجه به سابقه برخورد واحضار وتهدید منصور، وبا توجه به اعمال زمامداران پس از او معلوم می شود بنی عباس چون بنی امیه درخط امام کشی بودند وآنها شش تن ازامامان ما را مسموم کرده اند. آری او پس از قتل امام ابراز تأسف هم کرد وآن مصلحتی بود
به گزارش فرهنگ نیوز :اگر بخواهیم خودمان را گول بزنیم که ای بابا ما با پشینه 2500 سال تمدن از این کار ها و حرکت ها انجام نمی دهیم، می گوییم عده ای تماشاگر نما آن هم از نوع فریب خورده بانی چنین برنامه هایی هستند وگرنه این حرکات از ما بعید است . ولی وقتی زاویه دید را وسیع تر می کنیم این نوع حرکت ها پا را از استادیوم فراتر گذاشته و در حوزه های دیگری نیز نشت می کند و نم این بی فرهنگی سبب تبله های اخلاقی می شود . به عنوان مثال خدا نکند که برای دیدن یک فیلم جنجالی پا در سینما بگذارید همان ماجرای استادیوم دوباره تکرار می شود و اگر بازیگر یا عوامل فیلم در ضمن اکران حضور داشته باشند خداوند یاری رساند ، شانس بیاورند سالم از سالن بیرون بیایید آن وقت شاهد فحاشی به خودشان یا ناموسشان خواهند بود .
سینمایی که به عنوان هنر هفتم و البته اوج فرهنگ ، میزبان انسان های درس خوانده و مدعی است و محفل روشن فکران می باشد کمی بعید به نظر می رسد چنین رفتار هایی سر بزند ولی همین آدم ها که کلاس کاریشان و البته ادعاهایشان را تریلی هم نمی کشد را وقتی در مقابل یک اختلاف دیدگاهی می بینیم این هنرمندان با فرهنگ به تماشاگر نماهای استادیوم بدل مب شوند و مابقی ماجرا که روشن است...
چند وقت پیش جامعه هنری ما شاهد چنین حرکت زننده ای در رابطه با یک بازیگر بود . اتفاق رخ داده سبب شد تا زاویه دید بسیاری از افراد جامعه که ساختمان سینما را به شکل آرمانی ترسیم کرده اند، با چهره واقعی شخصیت های به ظاهر با فرهنگ آشنا شده و به عمق رفتار های زننده بعضی از افراد، بیش از پیش پی ببرند .
علی رام نورایی بازیگر فیلم قلاده های طلا بعد از یک روز کاری از سر لوکشین فیلم ماتادور به سمت خانه در حرکت بود .وی به پارک دانشجو و تئاتر شهر رسید و توسط ده یازده نفر مورد توهین و فحشای به خود و خانواده اش قرار گرفت . یکی از بازیگران معروف و البته به ادعای خود ریشه دار سینما، سبب تحریک آن افراد شده بود . خبر در فضای مجازی پیچید و بعد از خبر ها، قطار تحلیل های صد من یه غاز، نیز به ایستگاه مخاطبان وارد شد و جو بسیار سنگینی علیه این بازیگر بااستعداد ایجاد گردید .این بازیگر از نگاه ده جین آدم روشن فکر ، با فرهنگ ، هنری و البته زنده باد مخالف من به بدترین الفاظ توصیف شد دلیل این همه هجمه علیه یک نفر پذیرفتن یک نقش بود که به گفته خود به عنوان یک سکوی پرتاب آن را پذیرفته بود. آیا انتخاب یک نقش در زندگی حرفه ای یک بازیگر علت خوبی برای فحشایی آن است ؟
نورایی فیلم قلاده های طلا را مجزا از خط سیر داستان و هدف اصلیش از نگاه یک حرفه ای برگزید . نگاه حرفه ای ، گذشته از یک لفظ، یک دیدگاه را به شخص القا می کند که جدای از تفکرات و سلیقه های شخصی و از دیدگاه یک بازیگر حرفه ای آن را بر می گزیند او فیلمی را انتخاب می کند که در نحوه رشد و ستاره شدنش کمک کند . حال سوالی که برای همه ما پیش می آیداین است که آیا یک بازیگر می تواند همکار خود را که بر خلاف سلیقه شخصی او در فیلمی بازی کرده به او فحاشی کند؟ و انواع ناسزا ها را روانه وی کند ؟آیا سینمای ایران پر شده است از چاله میدانی های بی فرهنگ یا این که سینما را روی چاله میدان ساخته اند ؟ آیا از یک عده شخصیت فرهنگی بعیدنیست که چنین حرکت هایی را انجام دهند ؟
فیلم قلاده های طلا قبل از آن که یک حرکت سیاسی باشد یک فیلم است و وظیفه بازیگران آن این است که در نهایت دقت و تلاش نقش خود را دربهترین حالت بازی کنند . حال اگر یک بازیگر در نقش خود خوب عمل نکرد باید وی را نقد کرد ولی زمانی که یک مخالف ، خانواده آن بازیگر را به میدان فحاشی می کشاند و کار را به جایی می رساند که آن فرد مورد نظر می گوید برای حفظ حرمت خانواده ام اگر ببینم ترک این حرفه کمکی می کند یک لحظه ام معطل نمی کنم به راستی این عمل یک حرکت فرهنگی است ؟علی نورایی در قلاده های طلا خوش درخشید ، بدن اماده و استعداد بسیار عالی او سبب شد تا در میان دهها بازیگر مطرح در ذهن مخاطب به خوبی بنشیند و بتواند به خوبی خودش را نشان دهد ولی افسوس که این سبک وحشی گری ها شیرینی یک بازی خوب را در کام او و البته هوادارانش تلخ کرد .امید است که این بی فرهنگی ها از میان جامعه فرهنگی برچیده شود
دوستان زیادی داریم که با سهمیه کنکور مخالف هستند وجالب تر اینکه ان عده که با سهمیه به دانشگاه میروند را بی سواد می نامند ودر مقابل این حرف انها حرفی است به این معنا که من باسواد نتوانستم کنکور قبول شوم یامن باسواد رتبه خوبی نیاوردم حال با این حرفها چه باید کردوجالب تر اینکه این را عین بی عدالتی میخوانند.وجالب تر ازان اینکه در هشت سال دفاع مقدس پدرانشان از خانه هایشان برای حمایت از نظام تکانی نخوردند ودر کنار فرزندانش بودند وگاهی که اژیر قرمز یازرد زده می شد نفسشان حبس میشد وبند می امد وبا اژیر سفیددلشان شاد می شدوپدرانی بودند که در کربلای 5در زیر اتش پرحجم دشمن شهادتین بر لب جاری می کردند وحال همانها برای اندک سهمیه کنکور داد وفریاد به راه می اندازند که چرا اینطور شده است بی عدالتی میگویم پدرشما در زمان جنگ چه می کرد می گویند می خواست نرود میگویم اگرشهدا نمی رفتند که الان کشور ایران که در دست عراق بود ودخترانتان با سطل ماستی معاوضه می شدند وبه راستی چرا اینقدر تبعیض چرا اینقدر بی عدالتی ،چرا شماها به خود اجازه میدهیدفکر کنید عدالت یعنی شما سواد یعنی شما وبقیه بیسواد وبی عدالت
راستی پدران شما در دوران دفاع مقدس کجا بودند که هم سالم ماند ه اند وهم خراشی برنداشتند
جوابهای کنکور تازه اومده بود
تهران یه رشته خوب قبول شده بود
باباش اومده بود به قول معروف پز میداد
انصافاً پز دادن هم داشت.
میگفت پسرم حالِ همتون گرفته !!!!!!!!!!
اما.................
هفته اول بود که کلاسها شروع شده بود
تو خیابون دیدمش
ابروهاشُ برداشته بود
تو دلم به باباش گفتم :
آدم بیسواد باشه اما ......................
ایکاش فقط ابرو بود موهاشم رنگ کرده بود
اصلا یکی دیگه شده بود لباساش.......
نمیدونم
از حرفاش فهمیدم دیگه نمازهم نمیخونه!!
چرا اینجوری شدی ؟
گفت چه جوری ؟
گفتم نماز ، موهات ، لباس................
گفت :
این کلاسه!!!!!!!!!
جلوی دخترای دانشگاه باید باکلاس باشی !!!!!!!!
خندم گرفته بود
کلاس با بی نمازی ؟ این جوری ؟
تو دیگه خودت نیستی
عروسکی ، عروسکِ دخترای دانشگاه !!!!!
سفارش حضرت امام (ره) را فراموش نکنید که فرمودند: «نگذارید پیشکسوتان جهاد و شهادت در پیچ و خم زندگی مادی به فراموشی سپرده شوند».
از خانواده شهدا، جانبازان دیدن کنید، نگذارید گرد فراموشی بر چهره آنها بنشیند. از ریا دوری کنید و از ته قلب و با عشق کار کنید.
دوست دارم همکارانم همیشه حاضر به جانفشانی عاشقانه در راه انقلاب و از رهبری باشند.
شهید منوچهر مدق
****************************************************************
وهمکنون کجایید که ببینید وقتی دولت ومجلس برای فرزندانتان سهمیه قرار می دهند انها هم متهم می شوندکه بیسواد هستندانها هم متهم می شوند که پول خون بابایشان را می گیرند وووشهدا به خدا شرمنده ایم ...............
****************************************************************
دلت را ببین؛
آینهایست از آنچه کردهای.
اگر تمیز و شفاف است، نور از آن تلألو خواهد کرد؛
اگر هم کدر و یا شکسته…
خدایا آینهی دلم را مرکز تلألو نورانیتت قرار بده.
باشد که رستگار شوم…
| ||
در ایام اعلام نتایج کنکور سراسری و ورود به دانشگاهها یکی از پربحثترین موضوعات بین دانشآموزان و خانوادههای آنها، موضوع "سهمیه" است! خصوصاً آنها که به هر دلیلی پشت سد کنکور ماندهاند، به سرعت از این گزینه یاد میکنند و شاکی میشوند. جالبتر اینکه بین سهمیههای مختلف معمولاً سهمیه فرزندان شاهد و ایثارگر بیشتر از دیگر سهمیهها فریاد را از نهاد برخی خارج کرده و از عدالت و همسانی و شرایط برابر دم میزنند. با اینکه خود ما هم نسل سومی و نسل جنگ هستیم اما هیچگاه کسی نیامد قصه سهمیهها را برایمان بگوید. همیشه وقتی فرزند شهید و جانبازی در دانشگاه پذیرفته میشد، اولین جمله بعد از خبر قبولی او، این بود که "سهمیه داشته، آن هم چه سهمیهای"! زیاد بین خبرها و خاطرات مختلف میخواندم که در کشورهای غربی به شرکتکنندگان در جنگها - که اگر نگوییم تماماً، اغلب نقش تجاوزگر داشتهاند- و خانوادههایشان، مدالهای افتخار و احترامات متعدد اهدا میشود. این افراد از امکانات ویژه و خاص رفاهی و ... برخوردارند و حتی بزرگداشت آنها برای تمام دستگاهها و ادارات در کشورهایشان یک قانون است! کشور ما دائماً در جنگی نابرابر بین کفر و اسلام است. هرچند به اعتراف عوامل استکبار، به دلیل اقتدار و ابهت نظام اسلامی دیگر هیچ قدرتی حتی به فکر مبارزه رودررو با این حکومت نخواهد افتاد، اما دشمنیها هیچ پایانی ندارد و ما هر روز علاوه بر آمار شهدای جانباز، شهدایی در عرصههای مختلف نظامی و حتی علمی خواهیم داشت. حال بیش از 30 سال از انقلاب گذشته و به برکت خون شهدا و رشادت جانبازانمان، تنها نظام شیعه اسلامی در سراسر عالم هستی محقق شده، اما... موضوع پیشپا افتاده و کاملاً منطقی مانند سهمیه کنکور همچنان لاینحل مانده است. چه بسیار فرزندانی که حتی پدرهایشان را ندیدند و وقتی از آنها از تصورشان درباره "پدر" سؤال میکنی، هیچچیز جز اشک به خاطر نمیآورند. یا فرزند جانبازانی که حسرت آرامش کنار پدر را با وجود داشتن پدر، هنوز در دل دارند. بچههایی که شاید بیشتر از سفر و تفریح، در بیمارستان رشد کردهاند و با هل دادن ویلچر و بالا پایین رفتن از تختهای بیمارستان پدر بهتر از اسباببازیهای داخل پارک آشنا هستند. حال فرزندان این ایثارگران بدون حامی و پشتوانهای عظیم به نام "پدر" بزرگ شدهاند. سختیها و رنجهای بیپدری یا بیماری پدر را به تنهایی روی دوشهای کوچک خود حمل کرده و بزرگ شدند. اکنون یکی از مشکلترین دورههای تحصیلی خود را در پیشرو دارند. اجازه میدهید تنها به اندازه آرامشِ بیناراحتی و دردسر "یک روز" تمام دانش آموزان در تمام دوران زندگیشان، برای آنها نیز رفاه فراهم شود؟ جشن تولد نوه شهید نوروزی کنار آرامگاه پدربزرگ (فرزند دختری که 7 ماه بعد از شهادت پدرش به دنیا آمد!) *نوشته بودند: دختری سه ساله بود که پدرش آسمانی شد... دانشگاه که قبول شد، همه گفتند با سهمیه قبول شده!!! ولی... هیچوقت نفهمیدند کلاس اول وقتی میخواستند به او یاد بدهند که بنویسد بابا!... یک هفته در تب سوخت... *یادم آمد احتمالاً "آرمیتا" دختر شهید رضایینژاد و "علیرضا" پسر شهید احمدی روشن هم جزء سهمیههای کنکور سالهای بعد هستند. لطفاً تصویر ترور "پدرِ آرمیتا" و تصور "علیرضا" از پدری که از خانه خارج شد و دیگر هیچوقت بازنگشت را از ذهن آنها بردارید تا راحت و با کمال آرامش بزرگ شوند و البته به راحتی وارد دانشگاهها شوند. راستی چقدر بود سهمیه خانوادههای شهدا؟؟ کسی حاضر است لذت و غرور پدر داشتن را با سهمیه کنکور یکی از این فرزندان شهدا معاوضه کند؟؟ |
به گفته برژینسکی در اجلاس آتلانتیک، تاریخ به پیچ بزرگی رسیده است که خمینی و خامنه ای تابلوهای راهنمای آن را نصب کرده اند. نتانیاهو را می بینید که جیغ بنفش می کشد و می گوید «در خاورمیانه به هر طرف که نگاه می کنم خمینی و خامنه ای را می بینم که خیمه زده اند» و آلوین تافلر را که با تاسف! و نگرانی نظر حضرت آقا را تایید می کند «این عصر را باید عصر خمینی نامید» و...
فوکویاما در کنفرانس اورشلیم با عنوان «بازشناسی هویّت شیعه» میگوید: شیعه،
پرندهای است که افق پروازش خیلی بالاتر از تیرهای ماست. پرندهای که دو بال دارد:
یک بال سبز و یک بال سرخ. او بال سبز این پرنده را مهدویّت و عدالت خواهی و بال
سرخ را شهادتطلبی که ریشه در کربلا دارد و شیعه را فنا ناپذیر کرده است، معرفی
میکند. فوکویاما معتقد است شیعه بُعد سومی هم دارد که اهمیّتش بسیار است. او
میگوید: این پرنده، زرهی به نام ولایت پذیری به تن دارد و قدرتش با شهادت دو چندان
میشود. شیعه، عنصری است که هر چه او را از بین میبرند، بیشتر میشود. وی
جنگ عراق و ایران را مثال میزند و میگوید: اینها فاو را تسخیر کردهاند، میروند کربلا
را هم بگیرند و این، یعنی فتح قدس، اگر کربلا را بگیرند، اینجا را هم قطعاً میگیرند. او
برای دفع این خطر پیشنهاد میکند با امتیاز دادن به ایران، جنگ را متوقّف کنید.
فوکویاما، مهندسی معکوسی را برای شیعه و مهندسی صحیحی را برای خودشان
طراحی میکند و مینویسد: مهندسی معکوس برای شیعیان این است که ابتدا ولایت
فقیه را خط بزنید. تا این را خط نزنید، نمیتوانید به ساحت قدسی کربلا و مهدویّت
تجاوز کنید... برای پیروزی بر یک ملّت باید میل مردم را تغییر داد... ابتدا ولایت فقیه را
خط بزنید، در گام بعد، شهادت طلبی اینها را به رفاهطلبی تبدیل کنید. اگر این دو تا را
خط زدید، خود به خود اندیشههای امام زمانی از جامعة شیعه رخت میبندد... شما
بیایید برای غرب هم امام زمان و کربلا و ولی فقیه بتراشید. فوکویاما برای این کار،
مکتب جدیدی به نام اونجلیس عرضه کرد. مکتبی که قدمتش به 1987 میلادی بر
میگردد. طرفداران این مکتب معتقدند عیسای ناصری خواهد آمد. فوکویاما به آنها
توصیه میکند در فیلمهایشان هر چه را شیعیان دربارة امام زمان میگویند، بر
شخصیّت عیسای ناصری تطبیق بدهند. بر اساس دستور فوکویاما، فیلمهایی بر
اساس مدل «روایت فتح» شهید آوینی، ساخته شد؛ با همان اسلوب متن و با به
کارگیری مؤلّفههای احساسی برنامههای شهید آوینی، با همان تیپها و همان
دیالوگها که شهید آوینی میگفت. فیلم نجات سرباز رایان با محتوای تجلیل از مادر
سه شهید؛ فیلم نبرد پرل هاربر با محتوای جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم؛ فیلم زمانی
سرباز بودیم با تئوری بازسازی کربلا و بر اساس الگوی عملیّات کربلای 5؛ فیلم سقوط
شاهین سیاه، بازسازی صحنةکربلا، فیلم جنگیر که در آن از نمادهای اسلامی شیعه
استفاده شده بود. نکته: در تمامی این فیلمها، بر اساس نظریة فوکویاما، امام حسین
(ع) و کربلا، یک طرف و سوی دیگر، شمر است. لباس هم بر اساس الگوی شیعی
انتخاب شده است. لباس سربازان امریکایی، سبز رنگ و لباس سربازان مقابل، قرمز
است ؛ آن هم به دلیل تقدّس این رنگ در آرمانهای شیعی. هنر پیشهها تا پایان فیلم
ناشناختهاند و همچنین تا آخر فیلم فقط نقشهای قدسی بازی میکنند. | ||
رهبر معظم انقلاب در مراسم افتتاحیه شانزدهمین اجلاس عدم تعهد فرمودند : اتاق فرمان جهان نباید با دیکتاتورى چند کشور غربى اداره شود ، باید بتوان یک مشارکت دموکراتیک جهانى در عرصه مدیریت بین المللى شکل داد.
آویـخته از لـبِ شـقایق شده بود
هنگامه یِ آخرین دقایق شده بود
جاری شده اشک و از دلش می ریزد
انگار که مشکِ آب عاشق شده بود
http://www.velayate1390.blogfa.com
حمید رضا نوری
ما خون دلها خورده ایم ، قرارمان برای نسل نوجوان و جوان این نبود !
من آنروز یک عشق داشتم ؛ پیروزی یا شهادت ، بعضی ها امروز هر ساعت ، عاشق و معشوق آدم های غریبه می شوند و به سادگی دل می دهند و دل ربایی می کنند!
من آنروز از گل و لای و خاک سنگرها بر لباسهای ساده ام لذت می بردم و بعضی ها امروز از شلوارهای لی خاک نما و پاره پوره خارجی !
من آنروز در جبهه زیر آفتاب داغ ، چفیه بر سر می انداختم تا نسوزم ، بعضی ها امروز رو سری از سر انداخته اند که موی سر به نامحرم نشان داده و بسوزند ودیگران راهم بسوزانند !
من آنروز در خط مقدم برادران غریبه زیادی را می دیدم و به همه می گفتم : خدا قوت، نه خسته برادر! ، بعضی ها امروز برای طرح دوستی ، فقط با عجله از همه می پرسند : ASL?
من در شب قبل از عملیات بر دستانم حنا می زدم تا در جشن پیروزی یا شهادت شرکت کنم ، بعضی ها امروز بر چهره شان هفت قلم مواد آرایشی خارجی می زنند تا به نامحرم بگویند : من های کلاسم ، نگاهم کنید !
من آنروز در وصیت نامه ام می نوشتم : خواهرم حجاب تو بر علیه دشمن از خون من موثر تر است ، بعضی ها امروز حتی در پروفایل شان می نویسند : همیشه به روز هستم ، دوره و زمانه عوض شده و عشق من مد گرایی و تقلید از غربی هاست !چادر را تجربه نکرده ام ، قدیمی است !
من آنروز در بیسیم از بچه های پشتیبان می خواستم از طرفم برای دشمن نخود و آجر و سنگ ( آتش) بفرستند ، بعضی ها امروز به هر ناشناسی می گویند : برایم شارژ بفرست !
من آنروز مشامم از بوی دود و باروت پر بود و برای رسیدن به هدفم ، از آن لذت می بردم ، بعضی ها امروز از بوی الکل در انواع ادکلن های خارجی !
من آنروز خشاب و اسلحه ام را برای نابودی دشمن در بغل گرفته بودم و بعضی ها امروز سگ های نجس تزئینی گران قیمت را !
من آنروز در جبهه ، اوقات فراغتم را در چاله هایی ، قرآن و دعا می خواندم ، اسغفار می کردم و لذت می بردم ، بعضی ها امروز در چت رو م ها به دنبال عشق ناشناس و گمشده ساعتها به بطالت ، پرسه می زنند و روم عوض می کنند !
من آنروز در هنگام عملیات ، در گوشی بیسیم ، یا زهرا(س) و یا حسین(ع) می گفتم و بعضی ها امروز در گوشی خود ،از نفس ، عشق ، ناز و فدایت شوم به نامحرم و ناشناس!
من آنروز در خط ، یک دست لباس خاکی داشتم وبا آن احساس غرور ، زیبایی و عزت کرده و شکر خدا می گفتم ، بعضی ها امروز لباس های رنگارنگ خارجی و صورتی تزئین شده اما خود انگاره ای زشت که هیچگاه با تغییر مد ،از خودشان راضی نمی شوند !
من آنروز با ذکر استغفرالله وقت می گذراندم و بعضی ها امروز با دگمه های بیجان موبایل برای اس ام اس های عاشقانه جدید و یا کلیدهای کیبورد برای ارسال پی ام های عمومی دعوت به دوستی با نامحرمان در چت روم ها !
من آنروز باد گیرم را تا روی دست و پا می کشیدم تا شیمیایی نشوم و برای دفاع توان داشته باشم، بعضی ها امروز شلوار و مانتوی کوتاه را انتخاب کرده اند که رهگذران را هم آلوده کنند !
من آنروز در خط مقدم حتی مراقب عطسه هایم بودم که حضور گروهانم را به دشمن راپرت ندهم ، بعضی ها امروز بی واهمه در خیابان قه قه می زنند و با بزک وآرایش و البسه رنگارنگ ، جلب تو جه نامحرم کرده و می گویند : مرا نیز به حساب آورید ، آدمم !
من آنروز قبل از عملیات از حلالیت خواهی از همرزمانم و بعد از عملیات ، از شکر خدا و یاد دوستان شهیدم صحبت می کردم و بعضی ها امروز از پایان سریال های عاشقانه فارسی وان و من و تو و مارک نوشیدنی های سر میز آنها !
من آنروز بعد از عملیات از بلندگوهای گوشه و کنار خط ، بهر نبردی بی امان ... را می شنیدم ، و بعضی ها امروز با سیستم گوش خراش ماشین بابا ، آهنگ های رپ با الفاظ رکیک به محارم !
من آنروز از اطلاعات شخصی خود و دسته و گروهانم مراقبت می کردم تا دشمن از آن سوء استفاده نکند ، بعضی ها امروز حتی مشخصات و عکس های شخصی و خانوادگی شان را بی پروا در فیس بوک و توئیتر منتشر کرده تا نامحرمان و بیگانگان هم آن را ببینند !
من آنروز در خط مقدم ساعت ها بیدار می ماندم تا دشمن غافلگیرمان نکند بعضی ها امروز ساعتها برای ملاء عام و مد نمایی ، خود را تزئین می کنند تا با کار کم بهای خود ، نامحرمان را غافلگیر کنند!
من آنروز به شوق شرکت در عملیات یا به یاد همسنگران شهیدم اشک می ریختم و قصد انتقام از دشمن را داشتم ، بعضی ها امروز برای شکستهای عشقی شان افسرده اند و قصد انتقام از تمام آدمها و زمین و زمان را دارند !
من آنروز سرنگ ضد شیمیایی بر بدن خود شلیک می کردم ، بعضی ها امروز ، گونه بر رخ خود تزریق میکنند تا مبادا حقیر باشند ، و شاید بیشتر به چشم نامحرم بیایند !
من آنروز خواب را بر چشمانم حرام می کردم تا ذلیل حمله غافلگیرانه دشمن نشوم ، بعضی ها امروز خواب را با نگاه به مانیتور کوچک موبایل برای اعلام تعهد باطل به نامحرم ، بر خود حرام کرده اند!
نه ! این قرارمان نبود ! ما رفتیم تا شما نیز راهمان را ادامه دهید ، رفتیم تا امنیت امروز را به ارمغان بیاوریم و تو بتوانی عفت و حجاب فاطمی را بر گزینی ! رفتیم تا دشمن ، نتواند حیای شما را به بی حیایی تبدیل کند ،رفتیم تا اطاعت کنیم از قرآن و رسول و اولی الا مر ، تو هم مراعات کن ! بر گرد و اندکی بیاندیش ؛ ... ما خون دلها خورده ایم !
منبع :برگزیده ای از یادداشت های یک جانباز شرکت کننده در عملیات ، والفجر 8 ، کربلای5 ، نصر و ...
جاده انقلاب!!!
در جاده انقلاب روی یکی از تابلو ها نوشته شده بود
,جاده لغزنده است ,دشمنان
مشغول کارند ,با احتیاط برانید,سبقت
ممنوع ,دیر رسیدن به پست و مقام بهتر از
هرگز نرسیدن به امام است
,حداکثر سرعت بیشتر از ولی فقیه نباشد,اگر پشتیبان ولایت فقیه نیستید لااقل کمربند
دشمن را نبندید,
با دنده لج حرکت نکنید ,با
وضو وارد شوید این جاده مطهر به خون
شهداست.
می شود این رمضان موعد فردا باشد
آخرین ماه صیام غم مولا باشد
می شود در شب قدرش به جهان مژده دهند
که همین سال ظهور گل نرگس باشد
السلام علیک یا ابا صالح المهدی