شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...
شـــهـــری درآســـمـــــان

شـــهـــری درآســـمـــــان

یاران؛ پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی ...

دل نوشته


نام غربت وگمنامی که می آید دل بی قرار می شود

اشک حلقه می بندد گوشه ی چشمانت وگره می خورد

بر تارو پود سنگی بی نشان ومزاری عطرآگین

بارانی که می شوی کم کم عاشق می شوی ,حس میگیری

وجوری دلگرم می شوی گویا در آغوشی امن جای گرفته ای.

چگونه گمنام بخوانمت که صدها ستاره شده ای

بر دل عشاق بی قرار وصل.


حکایت عجیبی است عقده گشایی با شهیدی گمنام

با تنی تکه تکه  که می شود گره گشای قلب

هزار پاره ات شهیدی که نامش را با معبودش معامله کرده

ودر این تاخت زدن بی شمار سود کرده.

تاکی دل من چشم به در داشته باشد
ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد