ما عادت داشتیم برای گردش و تفریح به بیرون شهر برویم. در یکی از
این گردشها آقا موسی از من جدا شد و سراغ عدهای از بچهها رفت و مدتی در
کنار آنان نشست و سپس برگشت. با تعجب از این رفتار ایشان سؤال کردم،
چرا که آن بچهها غریبه بودند و با ما نسبتی نداشتند. ایشان جواب دادند:
رفتم نصیحتشان کنم تا مبادا بازیشان به قمار منجر شود. امام موسی صدر